تولد وی سی اسفند است
برای او هر 4 سال یکبار جشن میگیرند
تولد فرزندش نیز یک فروردین است
هنوز آن سالی که فرزندش بدنیا امد یادمه
جالب بود، روز اول سال در بیمارستان
سی ام را برای وی جشن گرفتیم
قصدشان بر این بود تولد وی و فرزندش و عیددیدنی کل فامیل را در یک جشن سر هم کنند
اما
زهی خیال باطل!
فامیل های ما بسی چتر هستند
سه روز پیاپی خانه شان خواهیم بود!
همسر وی از این داستان مشخصا ناراحت است
و خسته، همسر وی حتما خسته است
با عکس بالا حال کنید و حسرت بخورید که تو چه بهشتی هستم من و نیستید شما!
انتهای تعطیلات شاید گالری طور عکسهای خوبی که میگیرمو منتشر کنم