فراتر از دیپلم

اینجا سخن از مردی است که نتوانست بین دلستر و ترانه مورد علاقه اش یکی را انتخاب کند.
مردی خسته
مردی که اسهال داشت و دارد

۶ مطلب با موضوع «آنچه از علم میخوانم» ثبت شده است

نیکوتین محرک خوبیه، مثل این سخنورهای انگیزشی، زیاد مفهوم تو کار هیچکدومشون نیست، وقتی سیگارو روشن میکنی و پوک میزنی، نیکوتینِ تنباکو به سرعت به سمت مغز میره، باهم ملاقات میکنن، مغز هم مشکلات خودشو داره، دلیلهای خودشو برای بی انگیزه بودن داره، نیکوتین -احتمالا- براش سخنوری میکنه، از دنیای واقعی دورش میکنه و بهش این حس رو القا میکنه که "خواستن توانستن است" یا اینکه "تو به هرچی بخوای میرسی"، مغز هم خب سادست و باور میکنه، درنتیجه ضربان قلب و تنفس شدت پیدا میکنه.
اکسیژن دنیای واقعیه، وقتی نیکوتین میره تو بدن و خزعبل میبافه برای مغز، مغز از دنیای واقعی فاصله میگیره و میره تو خیالات و احتمالاتِ غیرمحتمل، برای همین سطح اکسیژن جریان خون کاهش پیدا میکنه، بطوری که اگه به نیکوتین و حضورش عادت نداشته باشین به احتمال زیاد دچار سرگیجه هم بشین.
تغییر مود ناشی از حضور نیکوتین تو بدن سریع، آتشین، پیچیده، فریب انگیز و درعین حال موقته. میدونین، نیکوتین موجود خوش کلامیه، قشنگ حرف میزنه و کمتر چیزی میتونه جلوی فریب خوردن خودش رو بگیره، برای همینه که دوپامین هم هر دفعه خام نیکوتین میشه و سطح ترشح خودشو افزایش میده و حس علاقه و رضایتمندی رو ایجاد میکنه، باعث میشه نخوای بیخیال نیکوتین شی، نخوای هیچوقت ترکت کنه.
میگن وقتی نیکوتین اثر میکنه حداکثر 10 ثانیه اثر انفجاری داره و نهایتا تا چند دقیقه آثارش روت باقی میمونه.
ارزشش رو داره؟ قطعا، ولی درنهایت نیکوتین فقط یه سخنور انگیزشیه، یه توهم، یه اعتیاد.
  • محمود دوم
خب محرمه و فستیوال بار دیگر برقراره و ما خواب نداریم از دست این مردم! بگذریم از آزارهایی که در این ایام به افرادی مثل من که در اقلیت هستیم میشه، پست چسناله از بی فرهنگی مردم نیست! پست حسین بن علی رو بررسی میکنه و درمورد نقطه هایی از زندگی حسین بن علی که غالبا بیان نمیشه یا سانسور میشه و یا افسانه هایی که توسط شیخ مفیدها و علامه مجلسی ها و ... درمورد واقعه کربلا "تولید" شده نظر تاریخ رو میپرسه.
* من نویسنده پست نیستم و صرفا پژوهش و نهایتا جمع آوری و مرتب کردم مطالب این پست رو.
* دیدگاه من نسبت به استفاده ای که از واقعه کربلا شده و دروغهایی که در روضه ها به خورد مردم داده شده منفی هست و من در جهت رد و نقد مقدس بودن شخصیت حسین و بی خطا بودن اقداماتش مطلب مینویسم، طبیعیه که برای دستیابی به چنین هدفی وقایع منفی زندگی حسین بن علی رو بررسی کنم، این پست بیوگرافی کامل حسین بن علی یا تشریح کامل واقعه کربلا نیست.
* هرچند با دیدگاهی که بیان کردم شروع به نوشتن این پست کردم اما از نوشتن برداشت شخصی کاملا خودداری کردم و این پست تماما برگهایی از تاریخ است، هرکس میتونه هر برداشتی که میخواد داشته باشه، صرفا چند موضوع که مورد سانسور/دروغ واقع شدن رو گوشزد میکنم در این پست.

بحث اول: حسین بن علی (و آشنایان) و هدایای معاویه

در تمام دوران حکومت معاویه -حدود بیست سال- امام حسین روابط دوستانه و محترمانه‌اى با وى داشت. نظریه پردازان تشیع سرخ علوى (از جمله دکتر شریعتى و آقاى ورداسبى) که معاویه را نماینده اشرافیت تاریخى و مرکز و مظهر ارتجاع سیاسى دانسته‌اند، عمدا در این باره سکوت مى‌کنند که در سفرهاى معاویه به مکه و مدینه، امام حسین همواره اولین کسى بود که به پیشواز معاویه مى‌شتافت و نماینده اشرافیت تاریخى و مرکز و مظهر ارتجاع سیاسى را در آغوش مى‌گرفت(اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ٨٠،٨١ و ٨٣) و حتى بفرمان معاویه در سال ٤٩ هجرى در جنگ قسطنطنیه شرکت کرد-بحث هفتم-(زندگانى امام حسین، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقیه، ص ١٥٢)با چنین مناسبات و روابط دوستانه‌اى بود که علیرغم خواست توده ها در خلع معاویه و سرنگونى حکومت بنى‌امیه، امام حسین مى‌گفت: میان من و معاویه عهدى است که آنرا نقض نمى کنم. بنابراین تا معاویه زنده است من(امام حسین) علیه او مبارزه و طغیان نمى‌کنم. امام حسین در نامه‌اى به معاویه تاکید کرد که : من خواهان نبرد یا مخالفت با تو نیستم و از این رو به یاران خویش گفت: تا معاویه زنده هست باید هریک از شما خانه نشینى را پیشه خود سازد(اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شیخ مفید، ص ٢٠٦)در برابر این آرامش و حسن تفاهم بود که امام حسین همواره از کمکهاى مالى هنگفت معاویه برخوردار مى‌شد، بطوریکه مقررى امام حسن و امام حسین، که در زمان عمر، سالى پنج‌هزار درهم بود، معاویه آنرا به سالى یک میلیون درهم (یعنى دویست برابر، معادل ٤ هزار کیلو نقره) افزایش داد.(تاریخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاویه از جمله قرار شد که هر سال دو میلیون درهم نیز به امام حسین پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١)روایات مؤرخین اسلامى درباره ثروت ها، أراضى و املاک و بذل و بخشش‌هاى امام حسین چنان است که باعث شگفتى و حیرت مى‌شود.(کتاب الخراج، یحیى بن آدم، ص ٧٥؛ کتاب الخراج، قاضى ابویوسف،ص ٣٥؛ الحسین، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى کربلا، امام حسین به ابن سعد (فرمانده سپاه یزید) پیشنهاد دادن خانه ها و املاک خوبى در مدینه نمود به این شرط که از جنگ با وى خوددارى کند، اما ابن سعد پیشنهاد امام را نپذیرفت: تاریخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسین، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧)دیگر افراد خاندان على نیز از رشوه‌ها و هدیه‌هاى معاویه برخوردار بودند آنچنانکه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسین) از معاویه پول‌هاى هنگفت گرفت و آنرا بین مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش کرد. همین عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى سالیانه بهره مى‌برد، بلکه هر از گاه به نزد معاویه(به دمشق) مى‌رفت و از او پول‌ها مى‌گرفت. عبدالله پس از مرگ معاویه نزد یزید رفت. یزید از او پرسید: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: یک میلیون درهم. یزید گفت: از امروز دو میلیون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هیچ کس این جمله را نگفته بودم. یزید گفت: مجددا آن را دو برابر کردم.(تاریخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاریخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨)عقیل(برادر حضرت على) نیز از رشوه ها و هدایاى معاویه بهره‌ها برد بطوریکه کار بجایى رسید که روزى معاویه از عقیل خواست تا على را لعنت کند. عقیل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاویه بمن فرمان داد تا على را لعنت کنم که بر او لعنت باد!(تاریخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠)

بحث دوم: ماجرای راهزنی حسین بن علی

عقبه بن‌سمعان گوید: وقتی حسین از مکه درآمد فرستادگان عمرو بن سعید بن عاص به سالاری یحیی بن سعید راه او را گرفتند و گفتند: باز گرد، کجا میروی؟ آنگاه حسین برفت تا به تنعیم رسید و کاروانی آنجا دید که از یمن می‌آید و بحیر‌بن‌ریسان حمیری که از جانب یزید عامل یمن بود برای وی فرستاده بود که پیش یزید می‌بردند. حسین کاروان را بگرفت و همراه ببرد(کاروانی که متعلق به وی نبود را صاحب شد)، پس از آن به شتر بانان گفت: شما را مجبور نمیکنم، هر که خواهد با ما به عراق آید کرایه او را می‌دهیم و مصاحبتش را نیکو می‌داریم وهر که نخواهد همینجا از ما جدا شود کرایه او را به قدر مسافتی که پیموده می‌دهیم.(تاریخ الطبری، جلد پنجم، ص۳۵۶-۳۶۵ به تحقیق محمد ابراهیم،چاپ دارالمعارف مصر)

بحث سوم: ماجرای سانسور شده از سگ حسین بن علی

به شخصه مشکلی با سگ و انواع دیگر حیوانات ندارم! در این بحث بیشتر میخوام اشاره به نقش سانسور بکنم، اساسا هرجا روایت منفی ای از شخصیتهای مقدس اسلام وجود داره بیان نمیشه و یا مثل این مورد سانسور میشه.
در کتاب کافی که معتبرترین کتاب شیعیان پس از قرآن میباشد روایتی ناقص وجود دارد که شیخ کلینی آنرا سانسور کرده است، ولی از قضا در کتب دیگری که همین روایت را آورده اند آنرا به صورت کامل نقل کرده اند که در این بحث به آن میپردازیم.روایت ازین قرار است که جبرئیل علت عدم ورودش به خانه را وجود مسائلی میداند که در کتاب کافی این مسائل را بیان نکرده و حدیث را از همینجا سانسور کرده است.روایتی در اصول کافی آمده از این قرار هست:
أمیر المومنین فرمودند: که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود؛ وارد نمی شویم… در ادامه نوشته شده که حدیث مختصر شده است!(کتاب الکافی- ط الاسلامیة نویسنده: الشیخ الکلینی جلد: ۶ صفحه: ۵۲۸)
حالا دلیل اینکه چرا حدیث مختصر یا همان سانسور شده است را با رجوع به اصل حدیث در کتابی دیگر بیان میکنیم. احمد بن محمد بن خالد البرقی که یکی از روحانیون بزرگ شیعه میباشد در کتاب خود به نام المحاسن این روایت را به صورت کامل شرح داده است:
پیامبر فرمود: یا على: جبرائیل امروز صبح پیش من آمد و بیرون دَرِ خانه سلام کرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شوید. گفت ما فرشتگان، داخل خانه ایى که در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شویم. من او را در این سخن تصدیق کردم و به فحص و تفتیش درخانه برخاستم که ناگاه دیدم توله سگى که حسین بن على روز گذشته با او بازى مى کرد شب زیر تخت خواب رفته و من آن را از خانه بیرون کردم. آن گاه جبرئیل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ایى که در آن سگ باشد، نمى شوید؟ گفت: ما داخل خانه ایى که در آن سگ، یا آدم جنب و یا مجسمه و عکسى که زیر پا گذاشته نشود، باشد نمى شویم.(کتاب المحاسن, نویسنده: أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد: ۲ صفحه: ۶۱۵)

بحث چهارم: طفل 6 ماهه

شاید اولین کتابی که واقعه کربلا را درست تر از باقی کتب نقل کرده باشد کتابی است به نام مقتل الحسین که شخصی به نام ابو مخنف آنرا به رشته تحریر درآورده و بنا به گفته نویسنده کتاب، ناظران در کربلا این داستان را بازگو کرده و وی آنها را مکتوب کرده است.این کتاب در زمان ما موجود نمیباشد ولی محمد بن جریر تبری مورخ بزرگ تاریخ اسلام از نوشته های این کتاب و یا شاگردان ابو مخنف برای بازنویسی تاریخش استفاده کرده و پس از او بلاذری در کتابش آنرا آورده است.نکته جالب اینکه در هیچکدام از این کتب تاریخی نامی از کودک ۶ ماهه و تیر خوردنش در روز عاشورا وجود ندارد و جالبتر آنکه در این کتب شخصی که نام علی اصغر به وی اطلاق شده نوجوانی بین ۱۰ تا ۱۳ ساله است که ما او را به نام امام سجاد یا همان امام چهارم شیعیان میشناسیم.
در روز عاشورا جوانی به نام علی اکبر وجود داشته که تمام مورخین از او نام برده اند که در میدان جنگ کشته میشود و برادر ایشان که به علی اصغر نامیده میشده همان نوجوان کم سن و سال بوده که درون خیمه به اسارت لشکریان عمر سعد درمیآید.اما چه کسانی خالق این داستان بوده اند و این طفل ۶ ماهه از چه زمانی وارد داستان کربلا شده است. با تحقیق در تاریخ میبینیم که برای اولین بار در قرن ۵ یعنی ۴۰۰ سال پس از واقعه کربلا این داستان توسط یک روحانی شیعه به نام شیخ مفید راه به کارزار کربلا پیدا میکند و بار دیگر ۲۰۰ سال پس از او یعنی در قرن ۷ میلادی توسط ابن کثیر این ماجرا بازنویسی میشود.البته ماجرا به همینجا ختم نمیشود و همه ماجراهای هیجان انگیز و سوزناک عاشورا نظیر خوردن تیر سه شاخ به علی اصغر همگی اثر ذهن های خلاق و مبتکر این دو شخصیت است و قبل از این دو هیچ کدام از منابع تاریخی معتبر نامی از این طفل ۶ ماهه و کشته شدنش در روز عاشورا نمیبرند.شاید جالب باشد که بدانید در کتب تاریخی مسلمانان در مورد سن امام حسین و روز تولدش اختلافات شدید وجود دارد و سن وی را بین ۵۷ و ۶۳ ذکر کرده اند و حتی سال دقیق تولد او را نمیدانند ولی اتفاقات روز عاشورا و حتی مکالمات بین افراد را مو به مو و کلمه به کلمه توسط این دو شخص بازگو میشود.

بحث پنجم: تشنگی روز عاشورا

در کتاب تاریخ طبری روایتی وجود دارد که در آن حسین از یارانش میخواهد که برایش چادری برپا کنند که در آن تنش را شستشو دهد و موهای زائد بدنش را زائل کند.
اما کتاب تاریخی دیگری که این داستان را تقریبا همانگونه که طبری آورده، به رشته تحریر درآورده، کتاب تاریخ کامل میباشد که نویسنده ابن اثیر میباشد و گرایشات شدید شیعی داشته و ازین بابت نمیتوان او را متهم کرد که چون سنی بوده تاریخ را تحریف کرده یا بر علیه حسین نوشته:
چون به حسین نزدیک شدند، فرمود که برای او سراپرده‌ای برافراشتند، آنگاه فرمان داد که اندازه‌ای مشک آوردند و در جامی بزرگ با آب در آمیختند. در این هنگام حسین به درون شد و نوره مالید و سر و تن بشست و بر سراسر پیکر نازنین گلاب افشاند و شادان و چابک و دمان و آراسته بیرون آمد. عبدالرحمن بن عبد ریه و بریر بن خضیر همدانی بر در سراپرده ایستاده و هریکی کوشیدند که پس از حسین، او به درون رود و خود را بپیراید و بیاراید. بریر به شوخیگری با عبدالرحمن پرداخت. عبدالرحمن گفت: به خدا سوگند که این نه هنگام کار یاوه است. بریر گفت: مردمان من میدانند که من در جوانی و پیری به کار یاوه گرایشی نداشته‌ام، ولی از آنچه بر سرمان خواهد آمد، شاد و مژده یاب هستم. به خدا میان ما با دخترکان زیبای فراخ چشم بهشتی جز همین به جای نمانده است که ایشان با شمشیرهایشان بر ما تازند و آنگاه ما یکراست به آغوش آنان بال کشیم. چون حسین بپرداخت، این دو به درون رفتند.(تاریخ کامل، نوشته عزالدین ابن اثیر، برگردان دکتر سید حسین روحانی، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۸۲، پوشینه پنجم برگ ۲۲۳۵)
و اما آخرین کتاب که نقل قولش را در اینباره می‌آوریم، کتاب غم نامه کربلا میباشد که نویسنده آن سید ابن طاووس میباشد که از معتبرترین علمای قرن هفتم شیعه میباشد که در این کتاب وقایع کربلا را با حساسیت خاصی نوشته:
هنگامى که روز عاشورا فرا رسید، امام حسین علیه السّلام صبح زود، دستور داد خیمه‌‏اى برپا کردند، و ظرف بزرگى در میان خیمه نهادند و در میان آن ظرف مشک فراوان بود، و در کنار آن (یا در داخل آن) نوره نهادند، آنگاه امام حسین علیه السّلام براى تنظیف به درون خیمه رفت.(غم نامه کربلا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف‏)، سید على بن موسى بن طاووس (م ۶۶۴ هجری)، مترجم: محمد محمدى اشتهاردى‏، تهران، نشر مطهر، چ اول‏:۱۳۷۷ ش‏. ص:۱۱۹)

بحث ششم: نظر امام محمد غزالی

ابوحامد محمد غزالی معروف به امام غزالى از دانشمندان پرآوازه قرن پنجم هجری قمری که در آغاز قرن ششم بدرود حیات گفت در کتاب معروف خود به نام إحیاء علوم الدین در مورد حسین ابن على و واقعه کربلا چنین مسئله را بازگو میکند:این عالم بزرگ با طرح «عزلت» به عنوان یک رفتار اخلاقی سعادت آفرین و معرفی الگوهای اخلاقی که عزلت گزیده و سعادتمند شده اند، به ارزیابی حرکت امام حسین پرداخته و میگوید: اگر امام حسین عزلت اختیار میکرد، گرفتار فاجعه خونبار کربلا  نمیشد؛ ولی نصیحت خیرخواهان را نپذیرفت و برای رسیدن به حکومت راهی کوفه شد، سرانجام فاجعه کربلا به وجود آمد.

بحث هفتم: جنگیدن حسین بن علی برای معاویه و دوشادوش یزید بن معاویه

یکی از اتفاقاتی که در سال ۴۹ قمری افتاد و حسین فرزند دوم علی بن ابیطالب به عنوان سرباز در لشکر خلیفه به جنگ با رومیان رفت و دوشادوش یزید بن معاویه، همان کسی که چند سال بعد علیه او شورش کرد، را بیان میکنم. متن زیر برگرفته از کتب تاریخی مسلمانان میباشد.
– درسال ۴۹ ه.ق معاویه سپاهی فراهم کرد جهت فتح قسطنطنیه پایتخت روم شرقی. که فرمانده این سپاه سفیان بن‌عوف نام داشت. در سپاه افرادی همچون عبدالله بن‌زبیرعبدالله‌بن‌عمر، عبدالله بن‌عباس، ابو ایوب‌انصاری، یزید بن‌معاویه و حسین بن‌علی شرکت داشتند. این سپاه موفق به تصرف قسظنطنیه نشد. و با مقاومت سپاه روم مجبور به عقب نشینی شدند.(اخبارالطوال ص۲۴۳-روضه الصفا ص ۸۰-۸۳)
  • محمود دوم

قبلا درمورد خودارضایی و سکس تو این وبلاگ نوشته بودم، گفتم برم و مجموعَم رو کامل کنم و درمورد پورن هم بنویسم!
ویکیپدیا پورنوگرافی را اینطور تعریف کرده : پورنوگرافی، پورنونگاری یا هرزه‌نگاری (به انگلیسی: Pornography) تجسم و نمایش بی‌پرده از رفتار جنسی با هدف هیجان، تحریک یا ارضای جنسی است که در قالب‌های مختلف از جمله کتاب، عکس، مجسمه، فیلم و مجله ارائه می‌شود.
تو جوامع متمدن و پیشرفته دنیا دیدگاه های مثبت و منفی مختلفی برای پورن ارائه شده، تو کشور ما البته حتی تفکر درمورد پورن هم مسخره شمرده میشه، با دوستی صحبت میکردم که بعد از مدت کوتاهی بحث بهم گفت : "واقعا داری میگی ممکنه پورن بد نباشه؟ ولمون کن بابا"، احتمالا خیلی از خواننده های همین پست هم با یکی دو جمله خوندن بیخیال ادامه پست بشن و باخودشون بگن منکه میدونم پورن بده، بیخیال بازنشرهای علمی این پسرکِ غرب زده! حقیقت اینه که اما اکثر مباحثی که در دسته بندی "جنسی" قرار میگیرن جوابهای به سادگی اینکه "پورن بد است" یا "خودارضایی خوب است" و مشابه ندارند، برای همینه که جدای از این مطلب و آنچه در آن نوشته شده، بعنوان یک انسان بهتره این عادت مطالعه درمورد مطالب جنسی رو در خودمون ایجاد کنیم، چون این جامعه بشدت در این موضوع بی سواده و همینکه از دلایل اصلی طلاق زوجهای ایرانی مشکلات جنسی هست نشون از شرایط بد بی اطلاعیمون میده.
برگردیم به پست. دیدگاه های ارائه شده درمورد پورن متفاوته، بعضیها میگن چیز خیلی طبیعی و سالمیه، میتونه برای آدم تجربه و نوعی آموزش باشه، بهتون کمک میکنه متوجه بشین از چه چیزهایی خوشتون میاد یا بدتون میاد و اینکه وقتی معشوقتون در رادار دیده نمیشه و باهم به هر دلیلی فاصله دارید نیاز خودتون رو برطرف کنید.
از جنبه منفی این دیدگاه ارائه میشه که مردهایی که بیش از حد پورن نگاه میکنن در واقعیت نمیتونن اون عملکردی رو که باید داشته باشن.
اما پشتوانه علمی هرکدوم از این دیدگاه ها چیه، واقعا راز نهفته تو پورن دیدن چیه؟ چرا متخصص های سکسولوژی به راحتی و با اعتماد بنفس میگن خودارضایی مفیده برای بدن اما وقتی کلمه پورن رو بندازی وسط سوالت با احتیاط بیشتری جواب میدن؟
همونطور که گفتم هنوز مطالعه ای روی پورن صورت نگرفته که بهمون به طور قطع بگه پورن خوبه یا بده.
معمولا خانمها از پورن احساس خطر میکنن و حس میکنن میتونه زندگیشون رو به خطر بندازه و مردها هم احساس شرم از دیدن اینطور فیلمها دارن، این رو نمیشه پنهان کرد که روابط زیادی بخاطر مخفی کاری مرد از اینکه پورن میبینه به خطر افتاده، که البته این مشکل رو میشه در زمینه روشن فکر نبودن زوجها در زمینه های جنسی و صحبت نکردنشون باهم مطرح کرد.
در تحقیقی که در سال 2007 در مجله پزشکی آمریکا منتشر شد، این دیدگاه مطرح شد که 18میلیون از جوانان بالای 20 سال بدلیل مشاهده بیش از حد پورن دچار مشکل در زندگی جنسیشون شدن. این مقاله به "اثر کولیج" اشاره داشت، اینکه بطور طبیعی و غریزی و چون انسان مثل تمام موجودات میل به بقا و ادامه نسل داره، این دیدگاه بطور پیشفرض روی مردها نصب شده که با هر تعداد زن که میتونی رابطه داشته باش. تحقیقاتی بر روی موشهای آزمایشگاهی انجام شد، برای موش نر موشهای ماده آورده میشد و همینکه موش ماده جدیدی در اختیار موش نر قرار میگرفت موش نر از اهمیت دادن به ماده قبلی پرهیز میکرد و با ماده جدید رابطه برقرار میکرد، این نظریه میگه که مردها دارای غرایز یکسانی با موشها هستن و اینکه پورن میتونه همواره سوژه زن جدیدی در اختیار مرد قرار بده، اگر مرد همزمان در رابطه با شخصی باشه، میتونه پایه های این رابطه با زیاد پورن دیدن مرد ضعیف بشه.

تحقیقات همچنین نشون میدن که فقط مردها نیستند که پورن میبینن و روز به روز به تعداد زنهای استفاده کننده از سایتهای پورن اضافه میشه و البته درمورد برخورد زنها با پورن درحال حاضر بیش از این اطلاعاتی وجود نداره، فقط همینکه خانمها هم کم کم دارن نسبت به پورن دیدگاه های متفاوتی پیدا میکنن، اما برخلاف مردها تحقیقات زیادی برروی زنها صورت نگرفته، یا حداقل من چیزی پیدا نکردم.
اما درمورد تحقیق دیگه ای صحبت کنیم که دیدگاه حاکم بر اون اینه که پورن مثل تمام اعمال دیگه این دنیا، اگر بیش از حد و غیرقابل کنترل استفاده بشه مضره اما اگر با آگاهی استفاده بشه میتونه مفید باشه.
محققان دانمارکی ابتدا با بیان اینکه سابقه تجاوز یا اعتیاد به سکس و ناهنجاری های جنسی در افرادی که پورن مشاهده میکنن دیده نمیشه بیان کرده که کسانی که بصورت متعادل پورن نگاه میکنن بیان کردن که زندگی جنسی بهتری داشتند و با زوج خودشون بهتر ارتباط برقرار کردند.
در جمع بندی باید بگم پورن مقوله ای پیچیده و نسبتا تازست برای دنیای ما، برای کسانی که مجرد و تنها هستن میتونه روشی برای تخلیه نیازهای انباشه شده باشه و یا اعتیادی باشه که شاید مشکلاتی رو به همراه بیاره.
برای زوجها پورن میتونه روشی برای آموزش دیدن یا پیش زمینه روابط خودشون و یا اینکه ممکنه برای کسایی که زیاد اهل پورن هستند دلیلی برای جدایی زوجها باشه.
http://bayanbox.ir/view/4998197185688342546/2-1.jpg
جدای از اینکه برداشت شخصیتون از پورن چیه همیشه به یاد داشته باشید رمز داشتن زندگی جنسی سالم و مثبت، روشن فکر بودن درمورد این مسائل، صداقت با خودتون و پارتنرتون و درواقع صحبت کردن از علایق و خواسته هاتون با پارتنرتونه.
  • محمود دوم

فکر میکنید؟

فکرای عجیب، مثلا به حیوانات؟ میدونم حرف زدن تو کشوری مثل ایران از حیوانات و اینا واقعا مسخره بنظر میرسه! اما بهرحال ذهن آدم بعضی وقتها میره بعضی جاها، دست خود آدم هم نیست.

دنیز هرزینگ تو تد تاکی درمورد اینکه آیا انسان میتونه با دلفینها صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه صحبت کرد، باعث شد بخوام درمورد حیوانات بنویسم، برای من موضوع حیوانات همیشه جذاب بوده، همیشه و از بچگی این سوالهارو داشتم که مثلا آیا حیوانات هم مثل ما هستند؟ حیوانات هم زبان بخصوص خودشون رو دارند؟ سگها از گربه ها باهوش ترن یا گربه ها از سگها؟ بین حیوانات هم اونایی که باهوش ترن از اونایی که هوش کمتری دارند بیشتر زجر میکشن؟! و سوالهایی از این دست.

الان علم نشون داده اکثر باورهامون درمورد حیوانات اشتباه بوده و کم کم سوالات از اینکه آیا حیوانات هم عقل دارن به اینکه چرا حیوانات عقل و احساس دارند تغییر پیدا کنه، درحال حاضر دانشمندهای بیولوژی و تکامل این سوالهارو مطرح میکنن که اصلا حیوانات چرا باید چیزی به اسم عقل(تعریف از عقل میتونه هرچیزی که نشون دهنده هوش و درایت حیوانات باشه رو شامل بشه) یا احساس رو در خودشون به تکامل برسونن. با اینکه علم انتروزولوژی خیلی پیشرفت کرده اما هنوز یه فیلد خیلی ناشناخته و جذابه، حداقل برای من که خیلی جذابه.

"سالها پیش، مردم خیال میکردن فقط انسان توانایی استفاده از ابزار رو داره، فقط انسان هوشیاری آگاهانه داره و فقط انسانه که به روشهای پیشرفته برای ارتباط با همنوعانش دست پیدا کرده، و الان میدونیم که این دیدگاه های گونه پرستانه تماما اشتباه بوده" - مارک بکوف

وقتی خودم در این موارد مطالعه میکنم همیشه ایده های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو گوشه ذهنم دارم، داروین میخواست بگه تفاوت بین موجودات کلی نیست، بلکه درجه داره، مثلا اینطور نیست که درمورد عقل موجودی عقل داشته باشه و یکی دیگه نداشته باشه، تفاوت بین گونه ها به درجه وجود ویژگیهای مختلف وابسته است. خلاصه کلام اینکه، اگر ما ویژگی ای رو داریم، حیوانات هم اون رو دارن، یکی بیشتر، یکی کمتر.

خب، حالا که میدونیم حیوانات هم عقل و احساس دارن، ویژگی و کیفیات این عقل چطوریه؟ فکر اینکه روزی به شناختی از حیوانات برسیم که بتونیم باهم ارتباط برقرار کنیم (کلامی مثلا) خیلی هیجان انگیزه، البته از اون روز یه جورایی هم باید بترسیم، فکر کن چقدر دل حیوانات باید پُر باشه از ما، بنظرتون حیوانات هم فحش دادن رو بلدن؟!

http://bayanbox.ir/view/5558140356403766650/IMG-20170721-191814.jpg

از این بحث میرسیم به حیات وحش خونه ما! (میتونید از اینجا بخونید)

من عادت دارم به تماشای عکسهام، خیلی زیاد، معتاد این کارم. از حیوانات هم زیاد عکس دارم، همیشه وقتی به یه عکسی که از یه حیوون گرفتم میرسم با خودم میگم الان داره پیش خودش به چی فکر میکنه؟! مثلا این گنجشک که چندروزی مهمون ماست تا بتونه پرواز کنه به چی فکر میکنه؟ منکه میگم پیش خودش میگه اینجاهم همچین جای بدی نیستا، خودمو الکی به مصدومیت میزنم و تا اخر عمر تو موهای این پسره زندگی میکنم! احتمالا باقی گنجشکهای حیاط که نگاهش میکنن پیش خودشون میگن عجب زندگی لاکچری ای داره اون!

درمورد خرگوش برادرم زیاد سوال ندارم، چون خیلی بی خاصیته، فقط میخوره و میخوابه و خب طبق تجربه میدونم که انسانهای بی خاصیت اهل فکر کردن نیستن، چه برسه به حیوانات بی خاصیت!

http://bayanbox.ir/view/4203048139219304730/IMG-20170722-103014.jpg

قناری های مادرم اهل پارتی و فعالیتن، اینور اونور میپرن و جیغ و داد میکنن، تو دیدگاهم نوع تفکر قناریها به نوع تفکر یه دختر برون گرای 17-18 ساله نزدیکه.

http://bayanbox.ir/view/1219784097512649951/IMG-20170721-191114.jpg

اینم یه احمق واقعیه! نماد کم عقل بودنه برای من، میتونه حتی نظریه های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو نقض کنه و موجودی باشه که کاملا بی عقله! مدتهاست میاد تو حیاط، نه تونسته مرغ بگیره نه قناری، نه حتی وقتی گنجشک بالا افتاده بود تو حیاط تونست به موقع سر برسه تا بخورتش، تازه فکر میکنم یه بار از خروسمون کتک هم خورد! خیلی احمقی برادر، چرا تکامل پیدا نمیکنی تو؟!

ماهی ها هم حتما به این فکر میکردن(بله، فعل گذشتش، هفته پیش در جریان مسافرتی که داشتیم و از فرط تنهایی خودکشی کردند، یادشان گرامی) که این انسانهای احمق به ما میگن حافظمون سه ثانیه ایه، اگر یه ماهی قرمز زبون باز کنه احتمالا از تمام رنجهایی که به خودشو همنوعاش درطول سالیان وارد شده زار زار گریه کنه.

  • محمود دوم
ضعف چشم، سستی کمر، کم حوصلگی، زوال عقل، عقیمی، مو درآوردن در ناحیه های عجیبی از بدن ...اگر شما هم تابحال خودارضایی کرده باشید و از عوارض بیشمار خودارضایی شنیده باشید، در وهله اول به این فکر میکنید که "هی وای من، خدایا، چه بلایی دارم سر خودم میارم؟!" اما خب به مرور زمان متوجه میشید که خب این حرفها درست نیست، بعد از چندسال که درگیر مفهوم خودارضایی بودید به خودتون نگاه میکنید و میگید منکه چشام همونیه که دوسال پیش بوده، کمرم هم قوی تر شده(!)، درسته همواره کم عقل بودم ولی تفاوت خاصی تو خودم احساس نمیکنم و زوال عقل رو براحتی رد میکنید. به این نقطه که برسید چیز دیگه ای دوران خوب (احتمالا) دبیرستان، نوجوانی و جوانیتون رو تلخ میکنه، اوهوم، درسته، آفرین به بروبچ شیطون بلاگ، دارم درمورد حس گناه حرف میزنم.
من اطلاع دقیقی ندارم که وقتی من خودارضایی میکنم خدا خوشش میاد یا بدش میاد، یکم ناراحتم که به حریم خصوصیم احترام نمیزاره و همیشه و همه جا حواسش بهم هست و دست جمعی با فرشته ها دارن نگاهم میکنن، اما جدای از این، کسی نمیدونه خدا چه حسی درمورد خودارضایی مردم داره.
افراد زیادی خودارضایی میکنن، چه بهش اعتراف بکنن چه نکنن، یه ضرب المثل غربی هست که میگه از صد نفر درمورد خودارضایی سوال شد، 98 نفر به خودارضایی کردن اعتراف کردند و 2 نفر دروغ گفتند. دلایل زیادی برای خودارضایی بین آدمها هست، تجربه جنس مذکر بودنم و شنونده خوبی بودن به من نشون داده که آدمها برای ریلکس کردن، غریبه نبودن با بدنشون، تخلیه تنشهای جنسی، اینکه پارتنرشون درحال حاضر پیششون نیست و دلایل دیگه خودارضایی میکنن، اما اکثر مردم خودارضایی میکنن چون حس خوبی بهشون دست میده.
وقتی انسان به ارگاسم میرسه بدن اندورفین ترشح میکنه و این آقا یا خانوم اندورفین مسئول ایجاد احساس خوب در بدن و رفع درده، و صحبت از ارگاسم به معنی هرنوع ارگاسمه، برای همینه که لذت خودارضایی تفاوتی با لذت سکس نداره، تفاوت البته تو اینه که خودارضایی مکانیسم ایمن تری رو برای رسیدن به ارگاسم طی میکنه، خلاصه اینکه کسی با خودارضایی STD نگرفته، یا کسی با خودارضایی باردار نشده.
خیلیها خودارضایی میکنن، خیلیها هم نمیکنن، هیچکدوم از این حالات اتفاق بدی نیست، برخلاف پستهای مشابه (که اکثر نویسندگانش کسانی هستند که درگیر خودارضایی هستند و حس گناه مثل خوره به جونشون افتاده) من تلاش نمیکنم کسی رو دعوت به خودارضایی کنم، اساسا انسان موجودی مختار در "هر" زمینه ای هست، اگر کسی علاقه ای به خودارضایی نداره خب خودارضایی نمیکنه.
تجربه شخصی من اینطور بوده که اعتقادات میتونه حس گناه ایجاد کنه، حس گناه چیز بدیه، آدم به خودش اطمینان نداره، چون خودش رو موجودی دون و پایین میبینه. اما اعتقاد چه رابطه ای با حقیقت داره؟ هر اعتقادی همیشه نمیتونه حقیقت (fact) باشه. برای مثال تا کمتر از 200 سال پیش مردم اعتقاد به صاف بودن زمین داشتن، اما حقیقت اینه که زمین بیضوی واره، حالا از کجا فهمیدیم زمین بیضویه؟ جواب علمه.
به گمونم سوال بعدی که باید جواب بدیم اینه که چه علمی میتونه بهمون در زمینه خودارضایی کمک کنه؟ سکسولوژی؟ چی هست؟
اینکه این رشته اصلا تو هیچ دانشگاه ایران ارائه نمیشه و اینکه هر سایتی که مطلبی علمی مینویسه فیلتر میشه و سایتهای معروف سلامتی انگلیسی هم فیلتر هستند(!) باعث میشه آگاهی جنسیمون بشدت پایین باشه، این پایین بودن آگاهی در دید سطحی نتیجش اینه که خب فرد اگر خودارضایی کنه به خودش شک میکنه و اعتماد بنفسش رو از دست میده و از این دست حرفها، ولی کمی عمیقتر به اینجا میرسه که مشکلات جنسی میشن صدر دلایل طلاق. این مردم شدیدا به اطلاعات نیاز دارند!
سخن کوتاه کنم، خودارضایی میکنید یا نمیکنید، هیچکدوم چیز عجیبی نیست و بعنوان یه فردی که به کسی که خودارضایی نمیکنه و دلیل کارش رو اعتقادات مذهبی میزاره احترام میزارم، از کسایی که نقطه مقابل من هستن خواهش میکنم قبیله ما مستربیتِر هارو به حال خودمون رها کنن! و اگر رها نمیکنن و قصد حمله به دیدگاهمون رو دارن با جملاتی از قبیل چشمت ضعیف میشه و امثالهم مکالمه رو استارت نکنن، پیشاپیش از همکاری شما کمال قدردانی را داریم.


خب، در انتها، یکم اطلاعات اضافه برای کسایی که شاید بخوان یه تکونی به ذهنشون بدن، اگه نه که خب هیچی، روز خوش :|
+ خودارضایی چنان شاخه که حتی مراسم جهانی داره! هزاران آدم جمع میشن در سالنهایی حماسی و ... :)) نه دوست من، این مراسم هدفش افزایش اگاهی جنسیه و کارهای خیریه ای هم انجام میده.

+ همونطور که گفتم ایران سکسولوژی رو علم نمیدونه و به همین دلیل نمیشه سکس تراپیست های زیادی رو پیدا کرد یا کسایی که تخصصشون در این زمینه باشه، البته همیشه اگر خوب بگردید به نتیجه میرسید! مثلا ویدئوهای مریم محبی رو میتونید پیدا کنید یا مطالبش رو بخونید.
  • محمود دوم
بطور غیرقابل باوری دوستم اومد پیشم و از تجربه سکسکه(!) اش بهم گفت و اینکه اگر برمیگشت هیچوقت انجامش نمیداد ! تو همون جمله های اول اینکه یه پست درموردش بزارم به ذهنم رسید و الانم اینجام، درحال نوشتن براتون .
بحث این نیست که نامزدین، صیغه این یا با دوست دخترتون میخواین به عرفان برسید، بهرحال نکاتی رو میبایست رعایت کرد که متاسفانه کسی به آدم نمیگه و ایکاش میگفت، برای همین برای پسرهایی که وبلاگم رو دنبال میکنند، این پست رو مینویسم، متخصص این زمینه هم نیستم فقط بنظرم دونستن این نکته ها به نفع کسایی هست که بزودی قصد دارن قاطی مرغا بشن . بنابراین اگه علاقه ای به دونستن اینطور مطالب ندارید یا از قبل میدونید با خوندن ادامه مطلب اوقاتتون رو تلخ نکنید، صرفا برای 18-19-20-21-22 و الی آخر ساله هایی مینویسم که حس میکنن ممکنه بزودی برای بار اول به عرفان برسن !
نکته اول :
برید حموم حتما قبلش، منظورم از حموم هم اینکه برید یه آبی به بدن بزنید نیست، برید قشنگ بشینید و اون اعماق وجودتون که سالهاست منزل قارچها و میکروب هاست رو بهم بزنید ! انقدر بشورین تا بسوزین !بار اول بقدر کافی ترسناک هست، حالا فکر کن بوهای عجیبی به مشامت برسه ! بعد از پارتنرت بپرسی تویی یا اونه ! پس بشور،بشور عزیزم .
نکته دوم :
با معده سبک برید پیش اون بدبخت ! چون اگه دارید این پست رو میخونید یعنی بقدر کافی ناشی هستید، حالا با شکم پر هم برید، اون دختر رو شکنجه روحی میدید :))
نه حالا جدا، سبک که باشین تجربه بهتری خواهید داشت و خوابتون هم نخواهد برد .
نکته سوم :
برای خودتون احترام قائل بشید، محلی رو برای به عرفان رسیدن انتخاب کنید که بتونید تا چندساعت آرامش داشته باشید، حیوانات هم تو محل های خصوصیشون رفع حاجت میکنند .
نکته چهارم :
بی تجربگی میتونه تاوان سنگینی داشته باشه، از وسایل مراقبتی استفاده کنید .
نکته پنجم :
پارتنرتون علم غیب نداره، انتظار بی جا نداشته باشید و اگر از چیزی خوشتون میاد بیان کنید ! البته جنتلمنانه و باشخصیت ! این نکته دوطرفس .
نکته ششم :
یه مورد خیلی جالب شنیدم که بار اول استرس انقدر زیاده که حاج اقا ممکنه بیدار نشه کلا، خودشو بزنه به خواب مثلا ! دراین زمان آرامش خودتون رو حفظ کنید و بعد بزنید تو سرتون چون نمیدونم چیکار باید کرد، فقط شنیدم حتی نمیدونم درسته یا نه، ولی اگه براتون اتفاق افتاد بیاین بگین باهم بخندیم بهتون :) شوخی میکنم، این نوع تجربه ها خصوصیه، عوضی نباشید و به کسی درموردش چیزی نگید، شاید پارتنرتون رو ناراحت کنه فهمیدنش .
نکته هفتم :
با پارتنرتون قبل به عرفان رسیدن حتما صحبت هایی درمورد اینکه اون بار اولش هست یا نه بکنید، مردم ما فرهنگ و رسوم خاصی رو دارن که چه درست باشن چه نادرست شما باید کاملا بهش احترام بزارید، اگه بار اولشه مطمئن باشید که همه میدونن دارن چیکار میکنن، زورکی کاری رو نکنید که بعدا ممکنه براتون دردسر درست بشه، هرکاری رو درست انجام بدید، اونقدرام چیز خاصی نیست که براش آرامش آیندتون رو از دست بدید یا کس دیگه ای رو وارد کاری کنید که نمیخواسته واردش بشه و این رو اون موقع نمیدونسته .
نکته هشتم :
اگه زود تر از اون چیزی که میخواستین عرفانتون به پایان رسید استراحت کنید، گپ بزنید، الزامی نداره همه بازی ها تو یه راند تموم بشه !
نکته نهم :
عضلات پارتنرتون قدرت های عجیبی دارن ! درمقابل شیئ بزرگ کشش پیدا میکنند و درمقابل شیئ کوچکتر انبساط پیدا میکنند، پس به فکر سایز نباشید و با اعتماد به نفس برخورد کنید . مگر اینکه دیگه سایز نخود باشه، دراونصورت به دکتر مراجعه کنید .
نکته دهم :
به نظرم باید ده تا نکته بهتون بگم چون اینجور پستا همیشه ده تا مطلب داره توشون ! ولی خب چیزی به ذهنم نمیرسه پس یه توصیه بی ربط میکنم، عجله ای برای رسیدن به عرفان نداشته باشید، بوقتش همه چیز اتفاق میوفته، مسابقه ای بین شما و فلان دوستتون (هممون هم یکی از این مدل دوستا داریم) که همیشه از افتخاراتش بهتون میگه نیست .
  • محمود دوم