فراتر از دیپلم

اینجا سخن از مردی است که نتوانست بین دلستر و ترانه مورد علاقه اش یکی را انتخاب کند.
مردی خسته
مردی که اسهال داشت و دارد

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

فکر میکنید؟

فکرای عجیب، مثلا به حیوانات؟ میدونم حرف زدن تو کشوری مثل ایران از حیوانات و اینا واقعا مسخره بنظر میرسه! اما بهرحال ذهن آدم بعضی وقتها میره بعضی جاها، دست خود آدم هم نیست.

دنیز هرزینگ تو تد تاکی درمورد اینکه آیا انسان میتونه با دلفینها صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه صحبت کرد، باعث شد بخوام درمورد حیوانات بنویسم، برای من موضوع حیوانات همیشه جذاب بوده، همیشه و از بچگی این سوالهارو داشتم که مثلا آیا حیوانات هم مثل ما هستند؟ حیوانات هم زبان بخصوص خودشون رو دارند؟ سگها از گربه ها باهوش ترن یا گربه ها از سگها؟ بین حیوانات هم اونایی که باهوش ترن از اونایی که هوش کمتری دارند بیشتر زجر میکشن؟! و سوالهایی از این دست.

الان علم نشون داده اکثر باورهامون درمورد حیوانات اشتباه بوده و کم کم سوالات از اینکه آیا حیوانات هم عقل دارن به اینکه چرا حیوانات عقل و احساس دارند تغییر پیدا کنه، درحال حاضر دانشمندهای بیولوژی و تکامل این سوالهارو مطرح میکنن که اصلا حیوانات چرا باید چیزی به اسم عقل(تعریف از عقل میتونه هرچیزی که نشون دهنده هوش و درایت حیوانات باشه رو شامل بشه) یا احساس رو در خودشون به تکامل برسونن. با اینکه علم انتروزولوژی خیلی پیشرفت کرده اما هنوز یه فیلد خیلی ناشناخته و جذابه، حداقل برای من که خیلی جذابه.

"سالها پیش، مردم خیال میکردن فقط انسان توانایی استفاده از ابزار رو داره، فقط انسان هوشیاری آگاهانه داره و فقط انسانه که به روشهای پیشرفته برای ارتباط با همنوعانش دست پیدا کرده، و الان میدونیم که این دیدگاه های گونه پرستانه تماما اشتباه بوده" - مارک بکوف

وقتی خودم در این موارد مطالعه میکنم همیشه ایده های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو گوشه ذهنم دارم، داروین میخواست بگه تفاوت بین موجودات کلی نیست، بلکه درجه داره، مثلا اینطور نیست که درمورد عقل موجودی عقل داشته باشه و یکی دیگه نداشته باشه، تفاوت بین گونه ها به درجه وجود ویژگیهای مختلف وابسته است. خلاصه کلام اینکه، اگر ما ویژگی ای رو داریم، حیوانات هم اون رو دارن، یکی بیشتر، یکی کمتر.

خب، حالا که میدونیم حیوانات هم عقل و احساس دارن، ویژگی و کیفیات این عقل چطوریه؟ فکر اینکه روزی به شناختی از حیوانات برسیم که بتونیم باهم ارتباط برقرار کنیم (کلامی مثلا) خیلی هیجان انگیزه، البته از اون روز یه جورایی هم باید بترسیم، فکر کن چقدر دل حیوانات باید پُر باشه از ما، بنظرتون حیوانات هم فحش دادن رو بلدن؟!

http://bayanbox.ir/view/5558140356403766650/IMG-20170721-191814.jpg

از این بحث میرسیم به حیات وحش خونه ما! (میتونید از اینجا بخونید)

من عادت دارم به تماشای عکسهام، خیلی زیاد، معتاد این کارم. از حیوانات هم زیاد عکس دارم، همیشه وقتی به یه عکسی که از یه حیوون گرفتم میرسم با خودم میگم الان داره پیش خودش به چی فکر میکنه؟! مثلا این گنجشک که چندروزی مهمون ماست تا بتونه پرواز کنه به چی فکر میکنه؟ منکه میگم پیش خودش میگه اینجاهم همچین جای بدی نیستا، خودمو الکی به مصدومیت میزنم و تا اخر عمر تو موهای این پسره زندگی میکنم! احتمالا باقی گنجشکهای حیاط که نگاهش میکنن پیش خودشون میگن عجب زندگی لاکچری ای داره اون!

درمورد خرگوش برادرم زیاد سوال ندارم، چون خیلی بی خاصیته، فقط میخوره و میخوابه و خب طبق تجربه میدونم که انسانهای بی خاصیت اهل فکر کردن نیستن، چه برسه به حیوانات بی خاصیت!

http://bayanbox.ir/view/4203048139219304730/IMG-20170722-103014.jpg

قناری های مادرم اهل پارتی و فعالیتن، اینور اونور میپرن و جیغ و داد میکنن، تو دیدگاهم نوع تفکر قناریها به نوع تفکر یه دختر برون گرای 17-18 ساله نزدیکه.

http://bayanbox.ir/view/1219784097512649951/IMG-20170721-191114.jpg

اینم یه احمق واقعیه! نماد کم عقل بودنه برای من، میتونه حتی نظریه های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو نقض کنه و موجودی باشه که کاملا بی عقله! مدتهاست میاد تو حیاط، نه تونسته مرغ بگیره نه قناری، نه حتی وقتی گنجشک بالا افتاده بود تو حیاط تونست به موقع سر برسه تا بخورتش، تازه فکر میکنم یه بار از خروسمون کتک هم خورد! خیلی احمقی برادر، چرا تکامل پیدا نمیکنی تو؟!

ماهی ها هم حتما به این فکر میکردن(بله، فعل گذشتش، هفته پیش در جریان مسافرتی که داشتیم و از فرط تنهایی خودکشی کردند، یادشان گرامی) که این انسانهای احمق به ما میگن حافظمون سه ثانیه ایه، اگر یه ماهی قرمز زبون باز کنه احتمالا از تمام رنجهایی که به خودشو همنوعاش درطول سالیان وارد شده زار زار گریه کنه.

  • محمود دوم

چندتا مطلب نوشتن و هی این یکی اون یکی رو نقد میکنه و بعد اون یکی این یکی رو نقد میکنی و یهو یکی از خواننده های وبهاشون میاد جفتشون رو نقد میکنه و ... چرخه ادامه دارد!

میخوام صادقانه صحبت کنم، پستهارو که میخوندم حس احمق بودن و اتلاف وقت بهم دست میداد، همش فکر میکردم یعنی مغز انسانها چقدر باهم متفاوته؟ چطور ممکنه مطلبی که برای من انقدر بدیهی بنظر میرسه باید باعث اینهمه بحث شده باشه؟ چند زنی؟ خب مشخصه درست نیست! تمام! به همین سادگی میتونه باشه! اما نیست، برای همین سعی کردم خودم رو بزارم جای افرادی که موافق و مدافع چند زنی هستن، مطالب زیر به ذهنم رسید، نمیگم حتما تفکر مدافعان حقوق مرد(!) و چند زنی همین بوده، ولی خب، وقتی خودمو گذاشتم جاشون اینها به ذهنم رسید، چیکار کنم دست خودم نیست که :|

خیلی خب، پامو که گذاشتم تو کفش مدافعان حقوق مرد و یکم فکر کردم به دلایل زیر رسیدیم:

امریکا:

اول فکر کردم خب، آمریکا و خیلی کشورهای پیشرفته و متدمن دنیا چندزنی رو غیرقانونی اعلام کردن، اینجا بعنوان یک ایرانی وظیفمونه که مقابله کنیم با این آمریکایی های کافر و بی عقل و ما چندزنی رو شرعا حلال اعلام کنیم و قانونا هم اون رو جایز بدونیم، بعله چه معنی میده جوون انقلابی با تصمیم آمریکایی ها مقابله نکنه؟! مگه داریم؟!

جدای اینها سیستم قضایی اونها که خیلی داغان تشریف داره، شنیدم میتونن به یه حکم قضایی نقد وارد کنن!! چه شیر تو شیری بشه اونجا! واقعا ما باید قدر محیط و شرایط و سیستم قضایی خودمون رو بدونیم، قاطع! حتی اجازه سوال پرسیدن هم نمیده به کسی! فکرشو بکن اونجا مردم تو سر هم میزنن و اجازه دارن دستگاه قضایی رو نقد کنن، خنده داره واقعا.


صدر اسلام:

جدای از آمریکا، در صدر اسلام چندزنی رواج داشته و خیلی معمولی بوده، بنابراین باید بگردیم دنبال دلایل عقلانی و نظریه های اجتماعی که چرا در صدر اسلام ملت چندتا زن میگرفتن، ما که نمیدونیم! انسانهای فعال و پرجنب و جوشی نبودند که، به این سادگیها نیست که، باید دنبال دلایل معقول بگردیم! بعله تمدن و تفکری که 1400 سال پیش بر منطقه مسلمان حاکم بود بسیار غنی تر و عمیق تر از تمدن و تفکر سال 2017 دنیاست، پس بجای اینکه بریم دنبال مطالب علمی نوشته شده توسط جامعه شناسان یا افرادی که تخصصا درمورد روابط زناشویی مطالعه کردن، من میرم روایات مربوط به 1400 سال پیش رو مطالعه میکنم! احسنت برمن، اهل جستجو و مطالعه که میگن من هستم :)


اطراف خانوم ها بودن:

فقط اسلام و آمریکا نمیتونه دلیل مقبولیت چندزنی باشه! باید بازهم بگردم!

نمیدونم شنیدین یا نه، ولی اکثرا با گذشت مدتی از زندگی مشترک، خانومها از این ناراحت هستند که آقاشون همواره دور و برشون میپلکه و این باعث ازار و اذیت اونها میشه. اما تو یه سیستم چندزنی (مثلا شما 3زنی رو در نظر بگیرید) آقایان چنان سرشون شلوغ میشه که دیگه فرصت نمیکنن یه خانوم رو اذیت کنند!


رقابت:

خانومها اهل رقابت هستند. تو سیستم 3زنی همه خانومها برای جلب توجه آقا رقابت میکنن و از این رقابت لذت میبرن.


بچه:

وقتی شوهر و همسر تنها باشن، بچه دار شدن عمل سختیه، بارداری، دوران پس از بارداری، نگهداری از بچه و هزار درد و سختی دیگه! اما تو سیستم 3زنی باردار شدن یکی از خانوم ها همچین چیز خاصی هم نیست، دو خانوم دیگه میتونن ازش مراقبت کنن و کلا همه چی آسون تره! تازه اگر خانواده بچه های بیشتری بخواد وظیفه بارداری بین خانومها تقسیم میشه و به کسی فشار نمیاد!


مالی:

همه جا حرف از اینه که خانومها هم وارد بازار و عرصه کار بشن، میدان کار فراهم و خانومها میتونن براحتی کسب درامد کنن، اما همه میدونن که خانومها هرچند میتونن به اندازه یک مرد کار کنن و درامد داشته باشن، تو مدیریت امور مالی ضعیف هستن، پس همگی درامدهارو میدن به آقا تا پولاشونو براشون جمع کنه!


اتاق خواب:

واقعا لازمه در این مورد هم چیزی بنویسم؟!

همه میدونن آقایون در روابط زناشویی فعالتر هستند (بنظر نویسنده فلسفه چندزنی همینه!) اما خانومها اینطور نیستن و معمولا نیاز کمتری رو احساس میکنن، این نامتوازنی نیازجنسی تو ازدواج معمولی باعث ایجاد مشکل میشه، اما سیستم 3زنی لامصب مشکل نداره اصلا! خانومها راضی که آقا همواره بلای جونشون نمیشه و آقا هم راضی از تنوع!


خیانت:

حتی فکر خیانت به سر آقایی که 3 همسر داشته باشه خطور نمیکنه! اگر کسی 3زن داشته باشه و باز بتونه خیانت کنه ذهن نابغه ای داره! نبوغ رو در جهات کثیفی بکار گرفته! اما بهرحال نابغست!خانومها هم طبق اصل رقابت و اینکه دو خانوم+یک شوهر مراقبشون هست سمت خیانت نخواهند رفت!


نتیجه گیری:

این سیستم فوق العادست! دیدگاهم کاملا عوض شد و الان من هم از مدافعان این حق الهی و قانونی مرد هستم :)



====================================

شوخی به کنار! چندزنی طبق این تحقیقات برای سلامت مرد هم حتی مضره، ژاپنی ها دارن تخمین میزنن که تا چندسال دیگه به تکنولوژی رباتی که کاملا کارایی انسان رو داشته باشه میرسن، ما داریم بحث می کنیم که مرد باید بچسبه به زنی که داره یا اینکه بره چندتا دیگه بگیره بیاره دور هم خوش باشن!


مطلب کاملا نیت طنز و شوخی داره و به هیچ وجه قصد توهین به هیچ دیدگاهی رو نداره، اگر فکر میکنین باید چندتا زن داشته باشین و چندتا زن داشتین که راضی بودن با این مسئله، بسم الله، ما هم براتون آرزوی خوشبختی میکنیم.

  • محمود دوم
خب خب خب!
فصل جدید چندصباحی دیگر منتشر خواهد شد و همیشه یکی از جذابترین بحثها قبل از شروع هرفصل خط داستانی فصل جدید و اینکه نویسنده های شرور، این فصل کدوم یک از شخصیتهارو میکشنه.
تو این پست که صرفا نظر نویسنده است، احتمال مرگ 8 شخصیت از سریال جذاب GOT رو بررسی میکنیم.

1- وایت واکر شماره 709
بنظرمن در جنگ غریب الوقوع بین وایت واکرها و بروبکس دیوار و مردم شمالی این وایت واکر کشته میشه و البته توسط شاه وایت واکرها دوباره به زندگی برمیگرده.

2- وایت واکر شماره 14881
نویسنده های سنگدل برای این شخصیت هم آینده شومی در ذهن دارند، این وایت واکر هم کشته میشه و دوباره به زندگی برمیگرده.

3- پسرکِ وایت واکر
این وایت واکر کودک و معصوم هم کشته شده و دوباره به زندگی برمیگرده.



4- وایت واکر شماره 546
از وایت واکر های مورد علاقه خودمه. اما متاسفانه کشته خواهد شد و البته دوباره توسط شاه وایت واکرها به زندگی برخواهد گشت.

5- وایت واکر شماره 12000
این وایت واکر سرنوشت شومی رو انتظار میکشه، این شخصیت هم کشته میشه ولی شاه وایت واکرها یادش میره دوباره به زندگی برش گردونه، پس مجبوره تا شب منتظر بمونه تا خودش به زندگی برگرده :|

6- وایت واکر عکس زیر!
خب واکرها دارن میرن سمت وستروس، تو دوفصل آخر جنگ بزرگی بین انسانها و واکرها شکل خواهد گرفت، وقتی که شکل گرفت(!) ایشون خواهد مرد و دوباره به زندگی برخواهد گشت.



7- وایت واکر بی فَک
این وایت واکرهم به احتمال زیاد خواهد مرد و توسط شاه وایت واکرها دوباره به زندگی برخواهد گشت! ولی این شخصیت خیلی مورد علاقه نویسنده است! خوب به عکس نگاه کنید، تنها وایت واکری که شمشیر حمل میکنه! آپدیت شدن فکر کنم.



8- لرد بیلیش!
بیلیشِ لیتل فینگر حتما خواهد مرد! و البته توسط شاه وایت واکرها به زندگی برنخواهد گشت :))



  • محمود دوم
یه بچه دبیرستانی بود که کسی ازش انتظار نداشت بتونه مقام بیاره، خب اون یه سال از بقیه کوچکتر بود، یه دختر بچه تو صحنه ای به بزرگی صحنه مسابقات جهانی، چه حرفی برای گفتن میتونه داشته باشه؟ اما یه حرفهایی داشت و زد، رتبه یک مسابقات جهانی شد، خب که چی؟ ما که جدی نگرفتیمش.
احتمالا وقتی سال بعد هم رتبه یک مسابقات جهانی شد به این فکر میکرد که خیلی نابغست، به خودش میبالید و میگفت من سرنوشت کشورم رو عوض میکنم! ولی کسی جدی نگرفتش.
سیاستمدارها اومدن پیشش، احتمالا خیال کرده بود که خیلی مهمه، ولی فقط باهاش عکس گرفتن و رفتن، جدی نگرفتنش.
رفت و شد استاد دانشگاه تو فرنگ، یه دانشگاه شاخ، شد اولین زنی که جایزه فیلدز رو برده، سایتهای خبری یکی دو روز ازش خبر نوشتن و نقل مجالس شد، ولی کسی جدی نگرفتش، تاریخ مصرف خبرهاش تو سایتهای خبری گذشت و مردم هم دیگه فراموشش کردن، کسی اینجا مریم میرزاخانی رو جدی نگرفت.
راستی جایزه فیلدز چیه؟ میگن در حد نوبله، خود نوبل چیه؟ میگن سیاسیه، بیخیال، جدی نگیر.
ویکیپدیا نوشته مریم میرزاخانی روی «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه‌ای آنها» خیلی کار کرده، اصلا جایزه فیلدز رو به همین خاطر گرفته، خب حالا اینی که روش کار کرده چیه؟ اصلا به من چه مریم میرزاخانی رو چی کار میکرده؟ فقط کافیه اونقدری ازش بدونم که بتونم این پست رو بنویسم و بگم مثلا چقدر متاسف هستم از این واقعه، یا که بگم چقدر برام باعث افتخار بوده که هموطنم مریم میرزاخانیه، یا نهایتش یکی دوتا نقل قول ازش بنویسم و تو کامنتها هم چندنفر بیان و باهام همدردی کنن، یکی هم وسط کامنتها بیاد بگه درسته به مقام علمی رسیده ولی شایسته بود حجابش رو هم حفظ میکرد.
همین پست هم یکی دوروز دیگه فراموش میکنم و تو اخبار دنبال سوژه جدید میگردم که درموردش پست بنویسم.
بیاین واقع بین باشیم، ما مریم میرزاخانی رو جدی نگرفتیم.
  • محمود دوم
خب وقتی خواستم پست قبلی رو بنویسم، به چندتا سایتی سر زدم و دانسته هام رو دوباره بروز کردم تا بدونم چی میخوام بنویسم، در حین مطالعه برخوردم به یه چیزی که تمام دیدگاه هام رو بهم ریخت. دیگه من اون آدم سابق نیستم، محمود سوم شدم الان من!
میدونستید شغلی هست با عنوان *Animal Masturbator ؟! :|
یعنی از این به بعد هرکس از شغلش بناله با پشت دست میزنم تو دهنش :))


* درمورد خود شغل : خب مثل اینکه دانشمندها برای تحقیقاتشون به منی حیوانات نیاز پیدا میکنن و افرادی هستن که باید بهرحال تولید کنن این مواد رو، برای خرس و فیل هم اجرا میشه حتی! :))
  • محمود دوم
ضعف چشم، سستی کمر، کم حوصلگی، زوال عقل، عقیمی، مو درآوردن در ناحیه های عجیبی از بدن ...اگر شما هم تابحال خودارضایی کرده باشید و از عوارض بیشمار خودارضایی شنیده باشید، در وهله اول به این فکر میکنید که "هی وای من، خدایا، چه بلایی دارم سر خودم میارم؟!" اما خب به مرور زمان متوجه میشید که خب این حرفها درست نیست، بعد از چندسال که درگیر مفهوم خودارضایی بودید به خودتون نگاه میکنید و میگید منکه چشام همونیه که دوسال پیش بوده، کمرم هم قوی تر شده(!)، درسته همواره کم عقل بودم ولی تفاوت خاصی تو خودم احساس نمیکنم و زوال عقل رو براحتی رد میکنید. به این نقطه که برسید چیز دیگه ای دوران خوب (احتمالا) دبیرستان، نوجوانی و جوانیتون رو تلخ میکنه، اوهوم، درسته، آفرین به بروبچ شیطون بلاگ، دارم درمورد حس گناه حرف میزنم.
من اطلاع دقیقی ندارم که وقتی من خودارضایی میکنم خدا خوشش میاد یا بدش میاد، یکم ناراحتم که به حریم خصوصیم احترام نمیزاره و همیشه و همه جا حواسش بهم هست و دست جمعی با فرشته ها دارن نگاهم میکنن، اما جدای از این، کسی نمیدونه خدا چه حسی درمورد خودارضایی مردم داره.
افراد زیادی خودارضایی میکنن، چه بهش اعتراف بکنن چه نکنن، یه ضرب المثل غربی هست که میگه از صد نفر درمورد خودارضایی سوال شد، 98 نفر به خودارضایی کردن اعتراف کردند و 2 نفر دروغ گفتند. دلایل زیادی برای خودارضایی بین آدمها هست، تجربه جنس مذکر بودنم و شنونده خوبی بودن به من نشون داده که آدمها برای ریلکس کردن، غریبه نبودن با بدنشون، تخلیه تنشهای جنسی، اینکه پارتنرشون درحال حاضر پیششون نیست و دلایل دیگه خودارضایی میکنن، اما اکثر مردم خودارضایی میکنن چون حس خوبی بهشون دست میده.
وقتی انسان به ارگاسم میرسه بدن اندورفین ترشح میکنه و این آقا یا خانوم اندورفین مسئول ایجاد احساس خوب در بدن و رفع درده، و صحبت از ارگاسم به معنی هرنوع ارگاسمه، برای همینه که لذت خودارضایی تفاوتی با لذت سکس نداره، تفاوت البته تو اینه که خودارضایی مکانیسم ایمن تری رو برای رسیدن به ارگاسم طی میکنه، خلاصه اینکه کسی با خودارضایی STD نگرفته، یا کسی با خودارضایی باردار نشده.
خیلیها خودارضایی میکنن، خیلیها هم نمیکنن، هیچکدوم از این حالات اتفاق بدی نیست، برخلاف پستهای مشابه (که اکثر نویسندگانش کسانی هستند که درگیر خودارضایی هستند و حس گناه مثل خوره به جونشون افتاده) من تلاش نمیکنم کسی رو دعوت به خودارضایی کنم، اساسا انسان موجودی مختار در "هر" زمینه ای هست، اگر کسی علاقه ای به خودارضایی نداره خب خودارضایی نمیکنه.
تجربه شخصی من اینطور بوده که اعتقادات میتونه حس گناه ایجاد کنه، حس گناه چیز بدیه، آدم به خودش اطمینان نداره، چون خودش رو موجودی دون و پایین میبینه. اما اعتقاد چه رابطه ای با حقیقت داره؟ هر اعتقادی همیشه نمیتونه حقیقت (fact) باشه. برای مثال تا کمتر از 200 سال پیش مردم اعتقاد به صاف بودن زمین داشتن، اما حقیقت اینه که زمین بیضوی واره، حالا از کجا فهمیدیم زمین بیضویه؟ جواب علمه.
به گمونم سوال بعدی که باید جواب بدیم اینه که چه علمی میتونه بهمون در زمینه خودارضایی کمک کنه؟ سکسولوژی؟ چی هست؟
اینکه این رشته اصلا تو هیچ دانشگاه ایران ارائه نمیشه و اینکه هر سایتی که مطلبی علمی مینویسه فیلتر میشه و سایتهای معروف سلامتی انگلیسی هم فیلتر هستند(!) باعث میشه آگاهی جنسیمون بشدت پایین باشه، این پایین بودن آگاهی در دید سطحی نتیجش اینه که خب فرد اگر خودارضایی کنه به خودش شک میکنه و اعتماد بنفسش رو از دست میده و از این دست حرفها، ولی کمی عمیقتر به اینجا میرسه که مشکلات جنسی میشن صدر دلایل طلاق. این مردم شدیدا به اطلاعات نیاز دارند!
سخن کوتاه کنم، خودارضایی میکنید یا نمیکنید، هیچکدوم چیز عجیبی نیست و بعنوان یه فردی که به کسی که خودارضایی نمیکنه و دلیل کارش رو اعتقادات مذهبی میزاره احترام میزارم، از کسایی که نقطه مقابل من هستن خواهش میکنم قبیله ما مستربیتِر هارو به حال خودمون رها کنن! و اگر رها نمیکنن و قصد حمله به دیدگاهمون رو دارن با جملاتی از قبیل چشمت ضعیف میشه و امثالهم مکالمه رو استارت نکنن، پیشاپیش از همکاری شما کمال قدردانی را داریم.


خب، در انتها، یکم اطلاعات اضافه برای کسایی که شاید بخوان یه تکونی به ذهنشون بدن، اگه نه که خب هیچی، روز خوش :|
+ خودارضایی چنان شاخه که حتی مراسم جهانی داره! هزاران آدم جمع میشن در سالنهایی حماسی و ... :)) نه دوست من، این مراسم هدفش افزایش اگاهی جنسیه و کارهای خیریه ای هم انجام میده.

+ همونطور که گفتم ایران سکسولوژی رو علم نمیدونه و به همین دلیل نمیشه سکس تراپیست های زیادی رو پیدا کرد یا کسایی که تخصصشون در این زمینه باشه، البته همیشه اگر خوب بگردید به نتیجه میرسید! مثلا ویدئوهای مریم محبی رو میتونید پیدا کنید یا مطالبش رو بخونید.
  • محمود دوم
هروقت عبارت "شوخیت گرفته؟" رو به فارسی میشنوم، فکر میکنم که بیانِ عبارتهای مشابه انگلیسی حس بهتری بهم میده، Are You Fucking kidding me?! کجا و شوخیت گرفته کجا! Are You Serious?! کجا و شوخیت گرفته کجا!
همین حس رو البته نسبت به کلمه دوستت دارم فرانسوی دارم، لفظ Je T'aime خیلی بیشتر از دوستت دارم و یا I Love You به مفهوم دوست داشتن نزدیکه!
دارم این چرت و پرتهارو مینویسم که بگم آره شوخیم گرفته، متاسفانه نشد که بیان رو از شر خودم خلاص کنم، تلگرام و اینجورچیزا چرت و پرته، حتی چرت تر از من، پس دوباره مینویسم.
هر شروع دوباره ای هم نیاز به یه اسم جدید داره، حتی اگه هیچ تغییری تو سازوکار سابق داده نشده باشه، باز هم لازمه که اسم عوض بشه، مشتریا که نمیدونن این همونه!
  • محمود دوم
خب آقاجان، اگه اینجا مخاطبی داره و دوست داره از مدل چرت و پرتهایی که اینجا مینوشتم بخونه میتونه بیاد تو لینک زیر:

https://t.me/Mr_confused
  • محمود دوم
همه نمره ها نیومده
پاس شدم همه رو تابحال
ولی یکی دو تا نمره نیومده هنوز
آدم یه حس غریبی داره
مثل اینکه تو یه مهمونی همه اومده باشن
عمه ها عمو ها دایی ها خاله ها
همه اومدن
بجز یکی دوتا مهمون
ساعت 9 شده
و هنوز نیومدن
هیچکسم نمیدونه باید چیکار کنه
میشینیم و مثل احمقا
به هم زل میزنیم
تا اینکه بیان و شام بخوریم
  • محمود دوم
-بعضی وقتا فکر میکنم که یه قایقم، یه قایق، تو یه رود پیچ در پیچ، میچرخم و بسوی دریایی پیش میرم، سیاه، بی انتها.
جلو میرم، جلوتر ... و از جایی که میخوام برم دورتر میشم، از کسی که میخوام باشم دورتر میشم.

-آها نمیدونستم، تو میدونستی اگه سرتو بکوبی به دیوار میتونی ساعتی 150کیلوکالری بسوزونی؟!

- :|
  • محمود دوم