امروز تولد یکی از بلاگرهایی بود که دنبالش میکنم، 18 سالش شده بود و باعث شد به این فکر کنم که 18سالگی چه چیزهایی رو برای اولین بار برای آدم ممکن میکنه، رای دادن، گواهینامه گرفتن، اگر پسر باشه مشمول خدمت شدن ....
اما خب من 21 سالمه، وقتی 22 ساله بشم، چیز جدیدی برای اولین بار برام ممکن نمیشه، اینطوریه که کسل کننده میشه گذر سن آدم . اگر امریکا بودم تو 21 سالگی تو بعضی ایالات میتونستم برای اولین بار با کارت شناسایی خودم وارد بار بشم، ولی خب اینجا امریکا نیست و 21 سالگی هم یه سالی بود مثل 20 سالگی ...
به نظرم کسل کننده میومد بزرگ شدن که به این فکر کردم که اگه مثلا 41 سالم باشه، تولد 42 سالگی چه معنایی داره؟! نه تنها چیز جدیدی برام ممکن نمیشه بلکه به احتمال قوی خیلی چیزا هم ازم گرفته میشه، تو اون سن و سال احتمالا سال به سال انعطاف پذیری بدنم کمتر میشه، یا هیکلم بد فرم تر میشه یا احتمالا مریضی هایی که خواهم داشت وخیم تر میشن، یعنی موهام هم سال به سال کمتر میشه؟! حالا کمدی های لویس سی کی بیشتر برام معنا پیدا میکنن .
چرت و پرت قبلی امروز
اما خب من 21 سالمه، وقتی 22 ساله بشم، چیز جدیدی برای اولین بار برام ممکن نمیشه، اینطوریه که کسل کننده میشه گذر سن آدم . اگر امریکا بودم تو 21 سالگی تو بعضی ایالات میتونستم برای اولین بار با کارت شناسایی خودم وارد بار بشم، ولی خب اینجا امریکا نیست و 21 سالگی هم یه سالی بود مثل 20 سالگی ...
به نظرم کسل کننده میومد بزرگ شدن که به این فکر کردم که اگه مثلا 41 سالم باشه، تولد 42 سالگی چه معنایی داره؟! نه تنها چیز جدیدی برام ممکن نمیشه بلکه به احتمال قوی خیلی چیزا هم ازم گرفته میشه، تو اون سن و سال احتمالا سال به سال انعطاف پذیری بدنم کمتر میشه، یا هیکلم بد فرم تر میشه یا احتمالا مریضی هایی که خواهم داشت وخیم تر میشن، یعنی موهام هم سال به سال کمتر میشه؟! حالا کمدی های لویس سی کی بیشتر برام معنا پیدا میکنن .
چرت و پرت قبلی امروز