فراتر از دیپلم

اینجا سخن از مردی است که نتوانست بین دلستر و ترانه مورد علاقه اش یکی را انتخاب کند.
مردی خسته
مردی که اسهال داشت و دارد

۲۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

عنوان را میخواستم بزنم :
"شاید، فقط شاید، نظرتون برای مردم به ****** باشه، پس همه جا نظر ندهیم" طولانی بود نزدم.

شرح اتفاق :

آن گل فروشی
اه، تف به آن گل فروشی
شلوغ بود و بانوانی در آن مشغول به گل بوییدن
احمقی که گلایل هارا با حالت تعجب نگاه میکرد
شک ندارم با خود میگفت :
"گلایل میخرن الان؟ یا برای زمانی دیگراست آن؟"
یکی چونان آرایشی داشت
که هرلحظه میگفتم
از سنگینی آرایشش الان است که با صورت به زمین بخورد
بگذریم، میگفتم
چندشاخه گل زیبا برداشتم
دست گلش کرد و گفت : 68700 تومان، مهمان باشید
دست در جیب کردم، کارتم نبود، پول شمردم : 65000تومان
فاک
دخترک خندید
مشغول عذرخواهی بودم و جنبش دستانم به معنی دنبال کارت گشتن
مردک گفت من عجله دارم
و زنی که گفت حالا مجبور نبودی این چنین سنگینش کنی
خب
اینجانب گاها قاطی میکند
یک رز بسرعت از دست گل کندم به زن دادم (با حالت سر گفتم بهش که گل را درجایش بگذارد)
گفتم : روزتان مبارک :)
و گلفروش :|

  • محمود دوم

مامان جون امروز ناراحت بود

از مشتری که وقت آرایشگاه گرفته ولی نیومده

همه رو الاف کرده

و چه تومان هایی که از جیب مامان جونم در رفت

مامان من خیلی مهربونه

گلوم چرک کرده برام یه معجون معلوم نیست چندصد تخم درست کرده

عکسشم پایین موجوده

درکل خواستم بگم اگه وقت میگیرین دم عیدی، سر وقت حاضر شین

بی ادبا

ببین

  • محمود دوم
عنوان مطلب، خیلی ضرب المثل قشنگیه . با یه گل بهار نمیشه، یجورایی شبیه یه دست صدا نداره است .
امروز وقتی پشت فرمون بودم هم داشتم بهش فکر میکردم، ترافیک شده بود و مردم میریختن حاشیه جاده با سرعت میرفتن و در انتها وقتی به محل حادثه میرسیدن سرشون رو کج میکردن به سمت جاده و باعث میشدن ترافیک شدیدتر بشه حتی .
میخواستم منم بپیچم و مثل اونا بی فرهنگ باشم، کی به کیه، سریعترمیرسم خونه حداقل، اصلا این ضرب المثل هم تایید میکرد رفتارمو که بخوام مثل بقیه باشم، آخه با یه گل که بهار نمیاد، تنهایی نمیتونستم فرهنگ کل اون راننده هارو عوض کنم ...
امیدوارم تو سال جدید هممون باهم گل باشیم و باهم بهار رو تجربه کنیم، کاری نکنیم گلهای تنها انگیزشون از اومدن بهار رواز دست بدن و اوناهم دیگه گل نباشن :)
  • محمود دوم

چاق میشوی و میبینمت

78 کیلویی، وقتی خودت را میکشیدی یواشکی دیدم

چاقی اما نه خیلی

توپول و گوشتی

همچین خواستنی

انحناهایی که نگو

لپهایی که نپرس

لبخند کشنده ات

راست کننده ای

هی راست میکنی و در جمع آدم را بدردسر میاندازی

مغزت اما خالیست

"فلانی بی کلاس است و فلانی فلانطور است"

یکم اگر مغزت قشنگتر بود میگرفتمت، میخوردمت، راستایم را نشانت میدادم

تف

همواره ناحیه ای از کار لنگان است

  • محمود دوم
اگه از یکی خوشتون اومد برید بهش بگید
شاید فردا دیگه فرصتش نباشه
اگرم یکی اومد گفت از شما خوشش میاد و شماهم ازش خوشتون میومد نزارید بره
شاید دفعه بعدی براتون پیش نیاد
  • محمود دوم

از دست شماها موهام دارن سفید میشن

برای 120تومن ترمی دارم برای طرف سوال حل میکنم اعصابمو خورد میکنه

استاد داره برام سوال حل میکنه اعصابمو خورد میکنه

طرف مذهبی هیچی حالیش نیست اعصابمو خورد میکنه

طرف خیلی حالیشه مذهبیه اعصابمو خورد میکنه

یارو سرصبح دهنش بو میده اعصابمو خورد میکنه

یارو همیشه دهنش بود میده اعصابمو خورد میکنه

میگم بزار پیاده شم میاد بالا اعصابمو خورد میکنه

میخوام برم بالا میگه میخواد پیاده شه اعصابمو خورد میکنه

چیز خوب دانلود میکنم سرعت پایینه اعصابمو خورد میکنه

سرعت خوبه میبینم چیز آشغال دانلود کردم اعصابمو خورد میکنه

تهش میشه این

اه

موهام سفید شد

فاک

ببین

  • محمود دوم
لباس های کثیفم جمع شده
این احمقا هیچوقت یاد نمیگیرن
همیشه کثیف میشن
هربار هم که بشوریشون فایده نداره
اونا عاشق اینکارن، عاشق کثیف شدنن
---------------------------------------------------

چی مگه تو دنیا مث این آرامش چرخیدناته
مات توام وقتی می‌بینم لباسها تو سوراخته

مثل تو کی می‌تونه منو آروم کنه با شُستناش
غیر تو کی تونست بهم ثابت کنه دوسم داش *

تقدیم به عزیزترینم، ماشین لباسشویی

---------------------------------------------------
*ترانه برای یه بدبختی بود که اگه ببینه چه بلایی سر ترانش آوردم یحتمل خودکشی کنه .
  • محمود دوم

اصلا چندروزه فقط دارم عکسامو میبینم 

قدیمیاش یا جدیدا 

سفرها، جشنها، دورهمیا، تنهاییا... 

خیلی خوش گذشت :)

با این زیرخاکیها هم کلی خندیدم :

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

  • محمود دوم


یادمه
یه روزایی رو که
پدرم بهم میگفت
چشم بهم بزنی و پلکاتو برداری میبینی پیر شدی
خودت بچه داری
زندگی داری
خب
من هنوز پیر نشدم
ولی میشه گفت دیگه بچه نیستم
از لحاظ سنی البته
یکم هم بیشتر از یه پلک بهم زدم
یکم خیلی بیشتر
15 تا تو هر دقیقه
900 تا تو هر ساعت
21600 تا تو هر روز
151200 تا تو هر هفته
و تقریبا 8 میلیون بار تو هر سال پلک زدم
ضربش که کنید تو 15-16 سالی که از حرف پدرم گذشته ...
خب
پدرم زیاد اهل ریاضی و اینجور چیزا نیست !

---------------------------------------------------------------------------
حدیث قدسی داریم که میگه : "این بچه خود نمکه" ! عکسهایی از کودکی دارم که اگه منتشر بشه مرزهای بانمکی رو کیلومترها جابه جا میکنه ! ولی خب متاسفانه منزل حضور ندارم و دسترسی ندارم بهشون، تو Storage بنده هم جز این عکس از 5 سالگیم چیزی نبود :)
  • محمود دوم
فکر کردن خوب نیست اصلا
هروقت فکر میکنم
حس میکنم تو قفسم*
دلم به حال خودم میسوزه و دپرس میشم
ایکاش میشد گاو باشم
یا یه تیکه چوب
آروم، عاری، بیخیال

----------------------------------------------
* داشتم به آزادی و این چرت و پرتا فکر میکردم که بیخیال شدم و رفتم سمت Duolingo یکم فِــــغانس کار کنم ! حالم هنوز خوب نبود که Duo واسم جمله زیرو میاره که ترجمه کنم :
"Je suis un oiseau"
"من یه پرندم" :)
  • محمود دوم