فراتر از دیپلم

اینجا سخن از مردی است که نتوانست بین دلستر و ترانه مورد علاقه اش یکی را انتخاب کند.
مردی خسته
مردی که اسهال داشت و دارد

حس میکردم دوتا کوه رو شونه هام دارم حمل میکنم، هرکسی رو میدیدیم میگفتم فلانی خالی بسته درموردم، من رتبه کلم 11هزاره، رتبه منطقم 2900 شده! به بقیه هم بگو رتبه کلم 11هزاره نه منطقه!
چرا انقدر الکی برامون مهم بود؟ نمیدونم.

الان اما شرایط یکم عوض شده نسبت به چندسال پیش، الان مردم تو فضای مجازی این موج رو راه انداختن که "رتبه کنکور شخصی است" و شاید کمی این بینش بین مردم ایجاد شده باشه که خیلی هم کار جالبی نیست که زحمات زیاد یا کمِ یه نوجوون رو در قالب یه سوال که رتبت چند شده بسنجیم و قضاوتش کنیم.
اما پیشنهاد من اینه که حتی اگر نفر آخر کنکور شدید و تعدادم ارقام رتبتون چیزی شبیه تعداد ارقام شماره حساب بانکیتون بود، بازهم رتبتون رو پنهان نکید و راحت باشید تو بیان رتبتون. یاد بگیرید خودتون رو همونطور که هستید قبول کنید و با نتایج حاصل از رتبتون کنار بیاید، بهرحال تو زندگی همیشه مورد قضاوت قرار خواهید گرفت و هیچوقت هم نمیتونید مردم اطرافتون رو راضی نگه دارید، هرچقدرهم که زحمت بکشید! پس ریلکس باشید و به این فکر کنید که بهترین نتیجه ای که میتونید با رتبه حال حاضرتون بدست بیارید چیه و به حرف و نظر مردم اهمیت ندید، چون حرف و نظر مردم اهمیتی نداره.
  • محمود دوم

هاشمی فوت شد، خاتمی که دعوت نمیشود و خبری از دعوت شدن احمدی نژاد هم تا بحال بگوش نرسیده. در جمع اینهمه مهمان در مراسم تنفیذ حکم روحانی یک رئیس جمهور از روسای گذشته در جمع حضور ندارد(بجز خود آیت الله البته)، خنده دار نیست سیاست در این کشور؟
88 هم خبری از روسای جمهور گذشته در مراسم نبود و هاشمی هم در توضیح حضور نیافتنش در مراسم اینطور پاسخ داد که رهبری از او خواسته بود در مراسم تنفیذ شرکت کند. او در یک مصاحبه توضیح می‌دهد: «گفتم: من انتخاب او را قبول ندارم و شما هم می‌دانید و من او را رئیس‌جمهور نمی‌دانم و حاضر نیستم تأیید کنم. ایشان گفت: اگر شما [حکم را] ندهید چه کسی بدهد؟ به آقای خاتمی که نمی‌توانم بگویم بدهد. به چه کسی بگویم؟ گفتم: خودتان می‌دانید. من بعد از اینکه شما حکم دادید، به خاطر اینکه منصوب از طرف شماست، با او کار می‌کنم. ولی این‌گونه نیست که او را تأیید کنم.»
  • محمود دوم
مادری متدین
همچنان پس از سالها میگوید این آیه ها از قران نیست
میگوید از خودت در می آوری
یکبار خوانده؟ نمیدانم

خواهری بی ادب و با عقایدی خاص
نه من درکش میکنم
نه مادرم
همچنان دست از تلاش برنمیداریم البته

برادری مهریان
ساکت
مشغول چرخاندن اسپینر
هرازگاهی مادرم بهش میگوید چون برادرت این حرفهارا میزند دلیل نمیشود درست باشد، گوش نکن
میخندد

پلی لیست احمقانه خواهرم از آهنگهایی که خودش آنهارا "دیس-لاو" عنوان میکند
یک قلوپ چای خیلی داغ
بوی برنج
حس شرجیِ هوا
جاده شمال
روآ مدل 86
یک شب گرم تابستانی
و دیگر هیچ

نه حتی خدا
  • محمود دوم

قبلا درمورد خودارضایی و سکس تو این وبلاگ نوشته بودم، گفتم برم و مجموعَم رو کامل کنم و درمورد پورن هم بنویسم!
ویکیپدیا پورنوگرافی را اینطور تعریف کرده : پورنوگرافی، پورنونگاری یا هرزه‌نگاری (به انگلیسی: Pornography) تجسم و نمایش بی‌پرده از رفتار جنسی با هدف هیجان، تحریک یا ارضای جنسی است که در قالب‌های مختلف از جمله کتاب، عکس، مجسمه، فیلم و مجله ارائه می‌شود.
تو جوامع متمدن و پیشرفته دنیا دیدگاه های مثبت و منفی مختلفی برای پورن ارائه شده، تو کشور ما البته حتی تفکر درمورد پورن هم مسخره شمرده میشه، با دوستی صحبت میکردم که بعد از مدت کوتاهی بحث بهم گفت : "واقعا داری میگی ممکنه پورن بد نباشه؟ ولمون کن بابا"، احتمالا خیلی از خواننده های همین پست هم با یکی دو جمله خوندن بیخیال ادامه پست بشن و باخودشون بگن منکه میدونم پورن بده، بیخیال بازنشرهای علمی این پسرکِ غرب زده! حقیقت اینه که اما اکثر مباحثی که در دسته بندی "جنسی" قرار میگیرن جوابهای به سادگی اینکه "پورن بد است" یا "خودارضایی خوب است" و مشابه ندارند، برای همینه که جدای از این مطلب و آنچه در آن نوشته شده، بعنوان یک انسان بهتره این عادت مطالعه درمورد مطالب جنسی رو در خودمون ایجاد کنیم، چون این جامعه بشدت در این موضوع بی سواده و همینکه از دلایل اصلی طلاق زوجهای ایرانی مشکلات جنسی هست نشون از شرایط بد بی اطلاعیمون میده.
برگردیم به پست. دیدگاه های ارائه شده درمورد پورن متفاوته، بعضیها میگن چیز خیلی طبیعی و سالمیه، میتونه برای آدم تجربه و نوعی آموزش باشه، بهتون کمک میکنه متوجه بشین از چه چیزهایی خوشتون میاد یا بدتون میاد و اینکه وقتی معشوقتون در رادار دیده نمیشه و باهم به هر دلیلی فاصله دارید نیاز خودتون رو برطرف کنید.
از جنبه منفی این دیدگاه ارائه میشه که مردهایی که بیش از حد پورن نگاه میکنن در واقعیت نمیتونن اون عملکردی رو که باید داشته باشن.
اما پشتوانه علمی هرکدوم از این دیدگاه ها چیه، واقعا راز نهفته تو پورن دیدن چیه؟ چرا متخصص های سکسولوژی به راحتی و با اعتماد بنفس میگن خودارضایی مفیده برای بدن اما وقتی کلمه پورن رو بندازی وسط سوالت با احتیاط بیشتری جواب میدن؟
همونطور که گفتم هنوز مطالعه ای روی پورن صورت نگرفته که بهمون به طور قطع بگه پورن خوبه یا بده.
معمولا خانمها از پورن احساس خطر میکنن و حس میکنن میتونه زندگیشون رو به خطر بندازه و مردها هم احساس شرم از دیدن اینطور فیلمها دارن، این رو نمیشه پنهان کرد که روابط زیادی بخاطر مخفی کاری مرد از اینکه پورن میبینه به خطر افتاده، که البته این مشکل رو میشه در زمینه روشن فکر نبودن زوجها در زمینه های جنسی و صحبت نکردنشون باهم مطرح کرد.
در تحقیقی که در سال 2007 در مجله پزشکی آمریکا منتشر شد، این دیدگاه مطرح شد که 18میلیون از جوانان بالای 20 سال بدلیل مشاهده بیش از حد پورن دچار مشکل در زندگی جنسیشون شدن. این مقاله به "اثر کولیج" اشاره داشت، اینکه بطور طبیعی و غریزی و چون انسان مثل تمام موجودات میل به بقا و ادامه نسل داره، این دیدگاه بطور پیشفرض روی مردها نصب شده که با هر تعداد زن که میتونی رابطه داشته باش. تحقیقاتی بر روی موشهای آزمایشگاهی انجام شد، برای موش نر موشهای ماده آورده میشد و همینکه موش ماده جدیدی در اختیار موش نر قرار میگرفت موش نر از اهمیت دادن به ماده قبلی پرهیز میکرد و با ماده جدید رابطه برقرار میکرد، این نظریه میگه که مردها دارای غرایز یکسانی با موشها هستن و اینکه پورن میتونه همواره سوژه زن جدیدی در اختیار مرد قرار بده، اگر مرد همزمان در رابطه با شخصی باشه، میتونه پایه های این رابطه با زیاد پورن دیدن مرد ضعیف بشه.

تحقیقات همچنین نشون میدن که فقط مردها نیستند که پورن میبینن و روز به روز به تعداد زنهای استفاده کننده از سایتهای پورن اضافه میشه و البته درمورد برخورد زنها با پورن درحال حاضر بیش از این اطلاعاتی وجود نداره، فقط همینکه خانمها هم کم کم دارن نسبت به پورن دیدگاه های متفاوتی پیدا میکنن، اما برخلاف مردها تحقیقات زیادی برروی زنها صورت نگرفته، یا حداقل من چیزی پیدا نکردم.
اما درمورد تحقیق دیگه ای صحبت کنیم که دیدگاه حاکم بر اون اینه که پورن مثل تمام اعمال دیگه این دنیا، اگر بیش از حد و غیرقابل کنترل استفاده بشه مضره اما اگر با آگاهی استفاده بشه میتونه مفید باشه.
محققان دانمارکی ابتدا با بیان اینکه سابقه تجاوز یا اعتیاد به سکس و ناهنجاری های جنسی در افرادی که پورن مشاهده میکنن دیده نمیشه بیان کرده که کسانی که بصورت متعادل پورن نگاه میکنن بیان کردن که زندگی جنسی بهتری داشتند و با زوج خودشون بهتر ارتباط برقرار کردند.
در جمع بندی باید بگم پورن مقوله ای پیچیده و نسبتا تازست برای دنیای ما، برای کسانی که مجرد و تنها هستن میتونه روشی برای تخلیه نیازهای انباشه شده باشه و یا اعتیادی باشه که شاید مشکلاتی رو به همراه بیاره.
برای زوجها پورن میتونه روشی برای آموزش دیدن یا پیش زمینه روابط خودشون و یا اینکه ممکنه برای کسایی که زیاد اهل پورن هستند دلیلی برای جدایی زوجها باشه.
http://bayanbox.ir/view/4998197185688342546/2-1.jpg
جدای از اینکه برداشت شخصیتون از پورن چیه همیشه به یاد داشته باشید رمز داشتن زندگی جنسی سالم و مثبت، روشن فکر بودن درمورد این مسائل، صداقت با خودتون و پارتنرتون و درواقع صحبت کردن از علایق و خواسته هاتون با پارتنرتونه.
  • محمود دوم
  • محمود دوم

خانم آزاده نامداری! من با شما موافقم که تجسس در زندگی شخصی انسان‌ها کاری غیر اخلاقی بوده و قابل قبول نیست.

اما حساسیت در مورد شما به این علت است که در سازمانی شاغل هستید که با صرف هزینه‌های گزاف (و از آنجایی که صدا و سیما یک سازمان وابسته به حکومت است میدانیم این هزینه های گزاف از بیت المال مردم تامین میشود) به وسیله‌ی شما و امثال شما هنرمندان اهل تزویر و ریا، تلاش می‌کند تا عقاید ما قبل تمدن اربابان خود را به مردم نگون‌بخت تحمیل کند.

بسیاری از همکاران شما خود به سبک اروپایی زندگی می‌کنند، آن‌گاه از بیت المال همین ملت فقر زده حقوق می‌گیرند تا نظریات و باورهای سراسر تظاهر را به مردم بقبولانند.

شما مهره‌ی بازی تفکری هستید که داخل خودرو شخصی را حریم عمومی اعلام می‌کند تا مبادا روسری کسی پس بیافتد و در تظاهر اسلام و در اصل پایه‌های فکریشان در جامعه به خطر بیافتد.

آزادی پوشش حق شما و همه‌ی بانوان کشور است، نیازی به عذرخواهی نیست مگر در حق آن‌هایی که با لطف شما و امثالهم حقوق مسلمشان به وسیله‌ی اربابان فکری و تجاری شما مکررا نقض می شود.

همه‌ی آن بانوانی که به وسیله گشت ارشاد، حراست دانشگاه و... تنبیه شدند! و آن بانوانی که به وسیله اسیدپاشی توسط پیروان مکتب فکری اربابان شما سوختند.

پس از نزدیکان و آنهایی که به زعم شما شایسته عذرخواهی هستند معذرت خواهی نکنید، از تمام بانوانی که در بازی دو رویی شما شرکت کردند عذربخواهید.

  • محمود دوم

فکر میکنید؟

فکرای عجیب، مثلا به حیوانات؟ میدونم حرف زدن تو کشوری مثل ایران از حیوانات و اینا واقعا مسخره بنظر میرسه! اما بهرحال ذهن آدم بعضی وقتها میره بعضی جاها، دست خود آدم هم نیست.

دنیز هرزینگ تو تد تاکی درمورد اینکه آیا انسان میتونه با دلفینها صحبت کنه و ارتباط برقرار کنه صحبت کرد، باعث شد بخوام درمورد حیوانات بنویسم، برای من موضوع حیوانات همیشه جذاب بوده، همیشه و از بچگی این سوالهارو داشتم که مثلا آیا حیوانات هم مثل ما هستند؟ حیوانات هم زبان بخصوص خودشون رو دارند؟ سگها از گربه ها باهوش ترن یا گربه ها از سگها؟ بین حیوانات هم اونایی که باهوش ترن از اونایی که هوش کمتری دارند بیشتر زجر میکشن؟! و سوالهایی از این دست.

الان علم نشون داده اکثر باورهامون درمورد حیوانات اشتباه بوده و کم کم سوالات از اینکه آیا حیوانات هم عقل دارن به اینکه چرا حیوانات عقل و احساس دارند تغییر پیدا کنه، درحال حاضر دانشمندهای بیولوژی و تکامل این سوالهارو مطرح میکنن که اصلا حیوانات چرا باید چیزی به اسم عقل(تعریف از عقل میتونه هرچیزی که نشون دهنده هوش و درایت حیوانات باشه رو شامل بشه) یا احساس رو در خودشون به تکامل برسونن. با اینکه علم انتروزولوژی خیلی پیشرفت کرده اما هنوز یه فیلد خیلی ناشناخته و جذابه، حداقل برای من که خیلی جذابه.

"سالها پیش، مردم خیال میکردن فقط انسان توانایی استفاده از ابزار رو داره، فقط انسان هوشیاری آگاهانه داره و فقط انسانه که به روشهای پیشرفته برای ارتباط با همنوعانش دست پیدا کرده، و الان میدونیم که این دیدگاه های گونه پرستانه تماما اشتباه بوده" - مارک بکوف

وقتی خودم در این موارد مطالعه میکنم همیشه ایده های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو گوشه ذهنم دارم، داروین میخواست بگه تفاوت بین موجودات کلی نیست، بلکه درجه داره، مثلا اینطور نیست که درمورد عقل موجودی عقل داشته باشه و یکی دیگه نداشته باشه، تفاوت بین گونه ها به درجه وجود ویژگیهای مختلف وابسته است. خلاصه کلام اینکه، اگر ما ویژگی ای رو داریم، حیوانات هم اون رو دارن، یکی بیشتر، یکی کمتر.

خب، حالا که میدونیم حیوانات هم عقل و احساس دارن، ویژگی و کیفیات این عقل چطوریه؟ فکر اینکه روزی به شناختی از حیوانات برسیم که بتونیم باهم ارتباط برقرار کنیم (کلامی مثلا) خیلی هیجان انگیزه، البته از اون روز یه جورایی هم باید بترسیم، فکر کن چقدر دل حیوانات باید پُر باشه از ما، بنظرتون حیوانات هم فحش دادن رو بلدن؟!

http://bayanbox.ir/view/5558140356403766650/IMG-20170721-191814.jpg

از این بحث میرسیم به حیات وحش خونه ما! (میتونید از اینجا بخونید)

من عادت دارم به تماشای عکسهام، خیلی زیاد، معتاد این کارم. از حیوانات هم زیاد عکس دارم، همیشه وقتی به یه عکسی که از یه حیوون گرفتم میرسم با خودم میگم الان داره پیش خودش به چی فکر میکنه؟! مثلا این گنجشک که چندروزی مهمون ماست تا بتونه پرواز کنه به چی فکر میکنه؟ منکه میگم پیش خودش میگه اینجاهم همچین جای بدی نیستا، خودمو الکی به مصدومیت میزنم و تا اخر عمر تو موهای این پسره زندگی میکنم! احتمالا باقی گنجشکهای حیاط که نگاهش میکنن پیش خودشون میگن عجب زندگی لاکچری ای داره اون!

درمورد خرگوش برادرم زیاد سوال ندارم، چون خیلی بی خاصیته، فقط میخوره و میخوابه و خب طبق تجربه میدونم که انسانهای بی خاصیت اهل فکر کردن نیستن، چه برسه به حیوانات بی خاصیت!

http://bayanbox.ir/view/4203048139219304730/IMG-20170722-103014.jpg

قناری های مادرم اهل پارتی و فعالیتن، اینور اونور میپرن و جیغ و داد میکنن، تو دیدگاهم نوع تفکر قناریها به نوع تفکر یه دختر برون گرای 17-18 ساله نزدیکه.

http://bayanbox.ir/view/1219784097512649951/IMG-20170721-191114.jpg

اینم یه احمق واقعیه! نماد کم عقل بودنه برای من، میتونه حتی نظریه های داروین درمورد پیوستگی تکامل رو نقض کنه و موجودی باشه که کاملا بی عقله! مدتهاست میاد تو حیاط، نه تونسته مرغ بگیره نه قناری، نه حتی وقتی گنجشک بالا افتاده بود تو حیاط تونست به موقع سر برسه تا بخورتش، تازه فکر میکنم یه بار از خروسمون کتک هم خورد! خیلی احمقی برادر، چرا تکامل پیدا نمیکنی تو؟!

ماهی ها هم حتما به این فکر میکردن(بله، فعل گذشتش، هفته پیش در جریان مسافرتی که داشتیم و از فرط تنهایی خودکشی کردند، یادشان گرامی) که این انسانهای احمق به ما میگن حافظمون سه ثانیه ایه، اگر یه ماهی قرمز زبون باز کنه احتمالا از تمام رنجهایی که به خودشو همنوعاش درطول سالیان وارد شده زار زار گریه کنه.

  • محمود دوم

چندتا مطلب نوشتن و هی این یکی اون یکی رو نقد میکنه و بعد اون یکی این یکی رو نقد میکنی و یهو یکی از خواننده های وبهاشون میاد جفتشون رو نقد میکنه و ... چرخه ادامه دارد!

میخوام صادقانه صحبت کنم، پستهارو که میخوندم حس احمق بودن و اتلاف وقت بهم دست میداد، همش فکر میکردم یعنی مغز انسانها چقدر باهم متفاوته؟ چطور ممکنه مطلبی که برای من انقدر بدیهی بنظر میرسه باید باعث اینهمه بحث شده باشه؟ چند زنی؟ خب مشخصه درست نیست! تمام! به همین سادگی میتونه باشه! اما نیست، برای همین سعی کردم خودم رو بزارم جای افرادی که موافق و مدافع چند زنی هستن، مطالب زیر به ذهنم رسید، نمیگم حتما تفکر مدافعان حقوق مرد(!) و چند زنی همین بوده، ولی خب، وقتی خودمو گذاشتم جاشون اینها به ذهنم رسید، چیکار کنم دست خودم نیست که :|

خیلی خب، پامو که گذاشتم تو کفش مدافعان حقوق مرد و یکم فکر کردم به دلایل زیر رسیدیم:

امریکا:

اول فکر کردم خب، آمریکا و خیلی کشورهای پیشرفته و متدمن دنیا چندزنی رو غیرقانونی اعلام کردن، اینجا بعنوان یک ایرانی وظیفمونه که مقابله کنیم با این آمریکایی های کافر و بی عقل و ما چندزنی رو شرعا حلال اعلام کنیم و قانونا هم اون رو جایز بدونیم، بعله چه معنی میده جوون انقلابی با تصمیم آمریکایی ها مقابله نکنه؟! مگه داریم؟!

جدای اینها سیستم قضایی اونها که خیلی داغان تشریف داره، شنیدم میتونن به یه حکم قضایی نقد وارد کنن!! چه شیر تو شیری بشه اونجا! واقعا ما باید قدر محیط و شرایط و سیستم قضایی خودمون رو بدونیم، قاطع! حتی اجازه سوال پرسیدن هم نمیده به کسی! فکرشو بکن اونجا مردم تو سر هم میزنن و اجازه دارن دستگاه قضایی رو نقد کنن، خنده داره واقعا.


صدر اسلام:

جدای از آمریکا، در صدر اسلام چندزنی رواج داشته و خیلی معمولی بوده، بنابراین باید بگردیم دنبال دلایل عقلانی و نظریه های اجتماعی که چرا در صدر اسلام ملت چندتا زن میگرفتن، ما که نمیدونیم! انسانهای فعال و پرجنب و جوشی نبودند که، به این سادگیها نیست که، باید دنبال دلایل معقول بگردیم! بعله تمدن و تفکری که 1400 سال پیش بر منطقه مسلمان حاکم بود بسیار غنی تر و عمیق تر از تمدن و تفکر سال 2017 دنیاست، پس بجای اینکه بریم دنبال مطالب علمی نوشته شده توسط جامعه شناسان یا افرادی که تخصصا درمورد روابط زناشویی مطالعه کردن، من میرم روایات مربوط به 1400 سال پیش رو مطالعه میکنم! احسنت برمن، اهل جستجو و مطالعه که میگن من هستم :)


اطراف خانوم ها بودن:

فقط اسلام و آمریکا نمیتونه دلیل مقبولیت چندزنی باشه! باید بازهم بگردم!

نمیدونم شنیدین یا نه، ولی اکثرا با گذشت مدتی از زندگی مشترک، خانومها از این ناراحت هستند که آقاشون همواره دور و برشون میپلکه و این باعث ازار و اذیت اونها میشه. اما تو یه سیستم چندزنی (مثلا شما 3زنی رو در نظر بگیرید) آقایان چنان سرشون شلوغ میشه که دیگه فرصت نمیکنن یه خانوم رو اذیت کنند!


رقابت:

خانومها اهل رقابت هستند. تو سیستم 3زنی همه خانومها برای جلب توجه آقا رقابت میکنن و از این رقابت لذت میبرن.


بچه:

وقتی شوهر و همسر تنها باشن، بچه دار شدن عمل سختیه، بارداری، دوران پس از بارداری، نگهداری از بچه و هزار درد و سختی دیگه! اما تو سیستم 3زنی باردار شدن یکی از خانوم ها همچین چیز خاصی هم نیست، دو خانوم دیگه میتونن ازش مراقبت کنن و کلا همه چی آسون تره! تازه اگر خانواده بچه های بیشتری بخواد وظیفه بارداری بین خانومها تقسیم میشه و به کسی فشار نمیاد!


مالی:

همه جا حرف از اینه که خانومها هم وارد بازار و عرصه کار بشن، میدان کار فراهم و خانومها میتونن براحتی کسب درامد کنن، اما همه میدونن که خانومها هرچند میتونن به اندازه یک مرد کار کنن و درامد داشته باشن، تو مدیریت امور مالی ضعیف هستن، پس همگی درامدهارو میدن به آقا تا پولاشونو براشون جمع کنه!


اتاق خواب:

واقعا لازمه در این مورد هم چیزی بنویسم؟!

همه میدونن آقایون در روابط زناشویی فعالتر هستند (بنظر نویسنده فلسفه چندزنی همینه!) اما خانومها اینطور نیستن و معمولا نیاز کمتری رو احساس میکنن، این نامتوازنی نیازجنسی تو ازدواج معمولی باعث ایجاد مشکل میشه، اما سیستم 3زنی لامصب مشکل نداره اصلا! خانومها راضی که آقا همواره بلای جونشون نمیشه و آقا هم راضی از تنوع!


خیانت:

حتی فکر خیانت به سر آقایی که 3 همسر داشته باشه خطور نمیکنه! اگر کسی 3زن داشته باشه و باز بتونه خیانت کنه ذهن نابغه ای داره! نبوغ رو در جهات کثیفی بکار گرفته! اما بهرحال نابغست!خانومها هم طبق اصل رقابت و اینکه دو خانوم+یک شوهر مراقبشون هست سمت خیانت نخواهند رفت!


نتیجه گیری:

این سیستم فوق العادست! دیدگاهم کاملا عوض شد و الان من هم از مدافعان این حق الهی و قانونی مرد هستم :)



====================================

شوخی به کنار! چندزنی طبق این تحقیقات برای سلامت مرد هم حتی مضره، ژاپنی ها دارن تخمین میزنن که تا چندسال دیگه به تکنولوژی رباتی که کاملا کارایی انسان رو داشته باشه میرسن، ما داریم بحث می کنیم که مرد باید بچسبه به زنی که داره یا اینکه بره چندتا دیگه بگیره بیاره دور هم خوش باشن!


مطلب کاملا نیت طنز و شوخی داره و به هیچ وجه قصد توهین به هیچ دیدگاهی رو نداره، اگر فکر میکنین باید چندتا زن داشته باشین و چندتا زن داشتین که راضی بودن با این مسئله، بسم الله، ما هم براتون آرزوی خوشبختی میکنیم.

  • محمود دوم
خب خب خب!
فصل جدید چندصباحی دیگر منتشر خواهد شد و همیشه یکی از جذابترین بحثها قبل از شروع هرفصل خط داستانی فصل جدید و اینکه نویسنده های شرور، این فصل کدوم یک از شخصیتهارو میکشنه.
تو این پست که صرفا نظر نویسنده است، احتمال مرگ 8 شخصیت از سریال جذاب GOT رو بررسی میکنیم.

1- وایت واکر شماره 709
بنظرمن در جنگ غریب الوقوع بین وایت واکرها و بروبکس دیوار و مردم شمالی این وایت واکر کشته میشه و البته توسط شاه وایت واکرها دوباره به زندگی برمیگرده.

2- وایت واکر شماره 14881
نویسنده های سنگدل برای این شخصیت هم آینده شومی در ذهن دارند، این وایت واکر هم کشته میشه و دوباره به زندگی برمیگرده.

3- پسرکِ وایت واکر
این وایت واکر کودک و معصوم هم کشته شده و دوباره به زندگی برمیگرده.



4- وایت واکر شماره 546
از وایت واکر های مورد علاقه خودمه. اما متاسفانه کشته خواهد شد و البته دوباره توسط شاه وایت واکرها به زندگی برخواهد گشت.

5- وایت واکر شماره 12000
این وایت واکر سرنوشت شومی رو انتظار میکشه، این شخصیت هم کشته میشه ولی شاه وایت واکرها یادش میره دوباره به زندگی برش گردونه، پس مجبوره تا شب منتظر بمونه تا خودش به زندگی برگرده :|

6- وایت واکر عکس زیر!
خب واکرها دارن میرن سمت وستروس، تو دوفصل آخر جنگ بزرگی بین انسانها و واکرها شکل خواهد گرفت، وقتی که شکل گرفت(!) ایشون خواهد مرد و دوباره به زندگی برخواهد گشت.



7- وایت واکر بی فَک
این وایت واکرهم به احتمال زیاد خواهد مرد و توسط شاه وایت واکرها دوباره به زندگی برخواهد گشت! ولی این شخصیت خیلی مورد علاقه نویسنده است! خوب به عکس نگاه کنید، تنها وایت واکری که شمشیر حمل میکنه! آپدیت شدن فکر کنم.



8- لرد بیلیش!
بیلیشِ لیتل فینگر حتما خواهد مرد! و البته توسط شاه وایت واکرها به زندگی برنخواهد گشت :))



  • محمود دوم
یه بچه دبیرستانی بود که کسی ازش انتظار نداشت بتونه مقام بیاره، خب اون یه سال از بقیه کوچکتر بود، یه دختر بچه تو صحنه ای به بزرگی صحنه مسابقات جهانی، چه حرفی برای گفتن میتونه داشته باشه؟ اما یه حرفهایی داشت و زد، رتبه یک مسابقات جهانی شد، خب که چی؟ ما که جدی نگرفتیمش.
احتمالا وقتی سال بعد هم رتبه یک مسابقات جهانی شد به این فکر میکرد که خیلی نابغست، به خودش میبالید و میگفت من سرنوشت کشورم رو عوض میکنم! ولی کسی جدی نگرفتش.
سیاستمدارها اومدن پیشش، احتمالا خیال کرده بود که خیلی مهمه، ولی فقط باهاش عکس گرفتن و رفتن، جدی نگرفتنش.
رفت و شد استاد دانشگاه تو فرنگ، یه دانشگاه شاخ، شد اولین زنی که جایزه فیلدز رو برده، سایتهای خبری یکی دو روز ازش خبر نوشتن و نقل مجالس شد، ولی کسی جدی نگرفتش، تاریخ مصرف خبرهاش تو سایتهای خبری گذشت و مردم هم دیگه فراموشش کردن، کسی اینجا مریم میرزاخانی رو جدی نگرفت.
راستی جایزه فیلدز چیه؟ میگن در حد نوبله، خود نوبل چیه؟ میگن سیاسیه، بیخیال، جدی نگیر.
ویکیپدیا نوشته مریم میرزاخانی روی «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه‌ای آنها» خیلی کار کرده، اصلا جایزه فیلدز رو به همین خاطر گرفته، خب حالا اینی که روش کار کرده چیه؟ اصلا به من چه مریم میرزاخانی رو چی کار میکرده؟ فقط کافیه اونقدری ازش بدونم که بتونم این پست رو بنویسم و بگم مثلا چقدر متاسف هستم از این واقعه، یا که بگم چقدر برام باعث افتخار بوده که هموطنم مریم میرزاخانیه، یا نهایتش یکی دوتا نقل قول ازش بنویسم و تو کامنتها هم چندنفر بیان و باهام همدردی کنن، یکی هم وسط کامنتها بیاد بگه درسته به مقام علمی رسیده ولی شایسته بود حجابش رو هم حفظ میکرد.
همین پست هم یکی دوروز دیگه فراموش میکنم و تو اخبار دنبال سوژه جدید میگردم که درموردش پست بنویسم.
بیاین واقع بین باشیم، ما مریم میرزاخانی رو جدی نگرفتیم.
  • محمود دوم